پاسخ اجمالی:
خداوند متعال در سوره «بلد» تابلوى زيبايى از اهميّت انفاق ترسيم کرده و انفاق را شرط ایمان دانسته است. بسيارى از جوانان از چگونگى سير و سلوك و برنامه هاى عرفانى سؤال مى كنند، و گاه به دنبال بعضى از شيّادان عرفان نما افتاده و از حقيقت دين دور مى شوند، در حالى كه قرآن برنامه هاى عرفانى را به خوبى بيان كرده و يكى از بهترين برنامه هاى سير و سلوك را انفاق فى سبيل اللّه معرّفى مى كند.
پاسخ تفصیلی:
خداوند متعال در ده آيه از سوره بلد (آيات 8 تا 17) تابلوى زيبايى از اهميّت انفاق ترسيم كرده است. توجّه فرماييد:
«أَلَمْ نَجْعَلْ لَّهُ عَيْنَيْنِ»؛ اى انسان! آيا براى تو دو چشم بينا قرار نداديم؟ آيا در اهميّت و نقش اساسى چشم و ارزش فراوان آن انديشيده اى؟ آيا حاضرى چشمانت را بدهى تا تمام دنيا را به تو بدهند؟
«وَ لِسَاناً وَ شَفَتَيْنِ»؛ اى انسان! آيا برايت يك زبان و دو لب قرار نداديم؟ حقيقتاً زبان نعمت بزرگى است. آنها كه زبان ندارند با چه مصيبتى زندگى مى كنند. آيا درباره لبها هيچ فكر كرده اى؟ اگر لبها نبود نيمى از حروف الفبا قابل تلفّظ نبود، علاوه بر اين كه لبها مانع ريزش غذا به بيرون دهان مى شود.
«وَ هَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ»؛ (و او را به راه خير و شر هدايت كرديم). يعنى با دادن نعمت بى بديلِ عقل، قدرتِ تشخيصِ راه بد و خوب را به انسان عطا كرديم.
پس از اشاره به اين نعمتهاى چهارگانه ـ كه به عنوان مقدّمه بود ـ مى فرمايد:
«فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ»؛ (انسان با اين همه نعمت ها و ابزار مهم از آن گردنه مهم نگذشت!).
«وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ»؛ (و تو چه مى دانى كه آن گردنه چيست؟).
«فَكُّ رَقَبَة»؛ منظور از آن گردنه سخت و صعب العبور، انفاق در راه خداست، كه مصاديق متعدّدى دارد، از جمله آنها آزادى بردگان است!
سؤال: چرا اسلام نظام برده دارى را تأييد كرده است؟
جواب: اسلام مؤسّس نظام بردگى نبود، بلكه قبل از آمدن اسلام نظام بردگى بر دنياى آن زمان حاكم بود، و اسلام برنامه آزادى تدريجى بردگان را چيد،(1) به گونه اى كه حضرت على(عليه السلام) جانشين بلافصل پيامبر(صلى الله عليه وآله) با استفاده از دسترنج خويش، 1000 برده را آزاد كرد.(2)
«أَوْ إِطْعَامٌ فِى يَوْم ذِى مَسْغَبَة * يَتِيماً ذَا مَقْرَبَة * أَوْ مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَة»؛ (يا غذا دادن در روز گرسنگى، يتيمى از خويشاوندان، يا مستمندى خاك نشين را). آری خويشاوندان نبايد ايتام خويش را فراموش كنند؛ زيرا هنگامى كه يتيمى گريه مى كند عرش خداوند به لرزه مى افتد.(3) همان گونه كه فقرا و مساكين، كه از شدّت فقر و نياز خاك نشين شده اند نبايد فراموش شوند.
«ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ»؛ (سپس از كسانى باش كه ايمان آورده و يكديگر را به شكيبايى و رحمت توصيه مى كنند). معناى اين آيه اين است كه كمك به نيازمندان ايمان انسان را قوى مى كند. و به تعبير ديگر، انفاق به نيازمندان و كمك به مستمندان مقدّمه ايمان و سفارش به صبر و حصول رحمت و عطوفت الهى است.
بسيارى از جوانان از چگونگى سير و سلوك و برنامه هاى عرفانى سؤال مى كنند، و گاه به دنبال بعضى از شيّادان عرفان نما افتاده و از حقيقت دين دور مى شوند، در حالى كه قرآن مجيد برنامه هاى عرفانى را به خوبى بيان كرده،(4) و يكى از بهترين برنامه هاى سير و سلوك را انفاق فى سبيل اللّه معرّفى مى كند. يعنى عبادت و ذكر و تلاوت قرآن و توسّل و مانند آن همه خوب و لازم، امّا سالك بدون كمك به نيازمندان به جايى نمى رسد. انفاق از يك سو مشكل مالى نيازمند را برطرف نموده و دعاى خير او را بدرقه راه انفاق كننده مى كند، و از سوى ديگر محبّت و وابستگى به مال دنيا را در دل انسان كمرنگ مى سازد. علاوه بر اين كه رحم و عطوفت انسان را پرورش داده، و از قساوت قلب مى كاهد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.