پاسخ اجمالی:
«حيله» در اصطلاح فقها عبارتست از: «رسيدن به يك مطلوب شرعى و هدف مشروع، چه اين كه راه رسيدن به آن، امر حلالى باشد، يا راه مذكور خود غير مشروع باشد». حيله را از جهتى به سه قسم تقسيم كردهاند: 1ـ حيله واقعى مثبت و مشروع. 2ـ حيله واقعى منفى و مذموم. 3ـ حيله صورى. از بین اقسام حيله، فقط نوع اول مجاز است بدلیل اینکه شرعی بوده و قصد جدی در آن وجود دارد بخلاف دو قسم دیگر که صوری و غیر شرعی هستند.
پاسخ تفصیلی:
کلمه «حيله» در اصطلاح فقها عبارتست از: «التَّوَصُّلُ إِلَى أَمْرِ شَرْعِيّ مِنْ طَرِيقِ حَلَال أَوْ حَرَام»؛ (رسيدن به يك مطلوب شرعى و هدف مشروع، چه اين كه راه رسيدن به آن، امر حلالى باشد، يا راه مذكور خود غير مشروع باشد، [چنين چيزى حيله است]). بنابراين، طبق تعريف فقها حيله فقط بارِ منفى ندارد، بلكه هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفى. «حیله های شرعی» را از جهتى می توان به سه قسم تقسيم كرد:
1. حيله واقعى مثبت و مشروع.
2. حيله واقعى منفى و مذموم.
3. حيله صورى.
براى هر يك از سه قسم مذكور مثالهاى فراوانى وجود دارد؛ كه به برخى از آنها اشاره مىشود.
1. حيله واقعى مثبت و مشروع:
خانوادههايى هستند كه بنا به عللى، بچّهدار نمىشوند. برخى از اين خانوادهها براى اين كه هم خلأ فرزند را در زندگى خود پر كنند، و هم سايه مهر و عطوفت و سرپرستى را بر سر فرزندان بىسرپرستى بياندازند، به سراغ بچّههاى بىسرپرست مىروند و آنها را از مراكز نگهدارى چنان بچّههايى گرفته و بزرگ مىكنند.
ولى مشكلى كه عموماً در اينجا وجود دارد، مسأله محرميّت اين فرزندان است. اگر دختر باشد نسبت به پدر خانواده نامحرم خواهد بود، و اگر پسر باشد نسبت به مادر. براى رفع اين مشكل مىتوان از حيله شرعى مثبت استفاده كرد؛ بدين شكل كه اگر دختر باشد صيغه عقد موقّت او را، با اجازه حاكم شرع، براى پدرِ مردِ خانواده بخوانند، تا اين دختر زن پدر او محسوب شود و براى هميشه به وى محرم گردد،(1) و اگر پسر باشد، و مادر يا خواهر یا زن برادرِ زنِ خانواده شير داشته باشد، به آن پسر بچّه شيرخوار، طبق شرايطى كه در رساله آمده، شير مىدهد تا با آن زن به عنوان برادر يا خواهرزاده يا برادرزاده رضاعى محرم شود.(2) اين، حيله و چاره جويى واقعی و مثبت و مشروع است.
2. حيله واقعى منفى و مذموم:
براى این قسم، يعنى حيله واقعى منفى، كه به وسيله حرام به مطلوب حلالى مىرسد. به این مثالها توجّه فرماييد:
الف) شيخ طوسى(رضی الله عنه) در انتهاى كتاب طلاق مبسوط، بحث مشروحى پيرامون حيلههاى شرعى دارد. از جمله حيلههاى منفى، كه ايشان از ابوحنيفه نقل كرده، این حيله است: زنى نزد ابو حنيفه آمد و گفت: از شوهرم ناراحت هستم، از وى خوشم نمىآيد، مىخواهم از او جدا شوم، ولى او مرا طلاق نمىدهد. آيا راهى براى جدايى از او وجود دارد؟ ابوحنيفه گفت: راهش اين است كه تو مرتد شوى، و از اسلام خارج گردى! زيرا زن اگر مرتد شود، عقد ازدواجش باطل مىشود، و اگر هنوز آميزش نكرده باشند، بلا فاصله مىتواند به اسلام برگردد و با ديگرى ازدواج كند، و اگر آميزش كرده باشند، صبر مىكند پس از پايان يافتن عدّه به اسلام باز مىگردد، سپس با شخص مورد نظرش ازدواج مىكند!(3)
اين حيله، منفى و مذموم، و حقيقتاً حيله زشتى است، و در واقع شبيه حيلهاى است كه از بعضى از مسيحيان نقل مىكنند: «آنها طلاق را جايز نمىدانند، بدين جهت براى زنانى كه قصد جدايى از شوهرانشان را دارند، تنها يك راه وجود دارد، و آن ارتكاب زناست! چون معتقدند زن شوهردار اگر زنا كند، از شوهرش جدا مىشود!»(4) هر دو حيله، منفى و مذموم، بلكه از زشتترين حيلهها است.
ب) شخصى در وسعت وقت مىتواند غسل واجب انجام دهد، ولى آن را ترك مىنمايد، تا اين كه وقت تنگ شود، سپس در تنگى وقت تيمّم مىكند و نماز مىخواند. اين حيله شرعى نيز منفى و مذموم است؛ چون براى رسيدن به امر شرعى (تيمّم) از راه غير مشروع (تأخير غسل واجب تا ضيق وقت) استفاده كرده است.
3. حيله صورى:
قسم اوّل و دوّم حيله، هر دو واقعى و جدّى بود، هر چند يكى مذموم بود و ديگرى ممدوح، ولى قسم سوّم از حيلهها، غير واقعى و صورى است، و قصد جدّى در آن وجود ندارد: مثلاً «ضمّ ضميمه» براى فرار از ربا، يك حيله صورى است؛ زيرا كسى كه براى فرار از «رباى قرضى» يك ميليون تومان پول، به اضافه يك قوطى كبريت مىدهد، و پس از يك سال دو ميليون تومان باز پس مىگيرد، و در واقع يك قوطى كبريت را به قيمت يك ميليون تومان مىفروشد، قصد جدّى ندارد. كدام آدم عاقلى يافت مىشود كه يك قوطى كبريت را به اين قيمت غير عقلانى بخرد؟! بنابراين معامله مذكور جدّى نيست، و اين حيله، نوعى فرار از ربا به شكل صورى و غيرواقعى است.
نتيجه اين كه حيله بر سه قسم است، كه تنها يك قسم آن مجاز است.
تقسيم دیگری برای «حيله های شرعی»
مىتوان حيلهها را به اعتبارى ديگر به چهار قسم زير تقسيم كرد:
1. حيلهاى كه با مقدّمه حلال و مباح، به مطلوب حلال مورد نظر منتهى مىشود.
2. حيلهاى كه حيله كننده با مقدّمه حرام و غير مشروع، خود را به مطلوب حلال مىرساند.
هر يك از دو قسم فوق، يا واقعى و با قصد جدّى است ـ كه مثالهاى آن گذشت ـ و يا صورى و ظاهرى است. مثالى كه در باب ربا و ضمّ ضميمه گفته شد، از اين قبيل مىباشد.
نتيجه اين كه طبق اين تقسيم حيله بر چهار قسم است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.