پاسخ اجمالی:
اولا: طبق این روایت آیه ابلاغ در ابتدای رسالت نازل شده درحالیکه مفسران اتفاق نظر دارند که سوره مائده در مدینه نازل شده و فرض نزول این آیه در مکه اشتباه است.
ثانیا: این حدیث خبر واحد است و در برابر روایات متواتر غدیر ساقط است. برخی صاحبنظران نیز روایات مراقبت از جان پیامبر(ص) در مکه را غریب و منکر دانسته اند.
ثالثا: این روایت از جعلیات بنی عباس برای فضیلت سازی به نفع خود در برابر علویان است. دیگر اینکه: منابع معتبر اهل سنت اعتراف دارند که آیه ابلاغ در روز غدیر و در شان علی(ع) نازل شده است.
پاسخ تفصیلی:
درباره شأن نزول آیه ابلاغ(1)، در برخی منابع از ابن عباس نقل شده است که از رسول خدا سؤال شد: کدام آیه بر شما گران آمد؟ ایشان فرمودند: «كُنْتُ بِمِنًى أَيَّامَ مَوْسِمٍ وَ اجْتَمَعَ مشركوا الْعَرَبِ وَ أَفْنَاءُ النَّاسِ فِي الْمَوْسِمِ فَنَزَلَ عَلَى جِبْرِيلُ فَقَالَ:«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مََا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمََا بَلَّغْتَ رِسََالَتَهُ وَ اللََّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ». قَالَ: فَقُمْتُ عِنْدَ الْعَقَبَةِ فَنَادَيْتُ يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ يَنْصُرُنِي عَلَى أَن أَبْلُغَ رِسَالَةَ رَبّى وَ... فَجَاءَ الْعَبَّاسُ عَمُّهُ فَأَنْقَذَهُ مِنْهُمْ وَ طَرَدَهُمْ عَنْهُ»(2)؛ (در ایّام حج در منا بودم و مشرکان عرب و سایر مردم در آنجا بودند. جبرائیل بر من نازل شد و گفت: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ...» حضرت فرمود: در عقبه ایستادم و صدا زدم: ای مردم چه کسی از شما مرا یاری می کنید تا رسالت پروردگار خود را ابلاغ کنم و... . پس عباس عموی ایشان آمد و ایشان را از دست مشرکان نجات داد).
اگر کسی بخواهد با توجه به این حدیث ابن عباس درباره شأن نزول این آیه صحبت کند لاجرم باید آن را نامربوط با حادثه غدیر بداند.
اما قرائن و شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد این روایت دروغ و جعلی است و هرگز نمی تواند روایات متواتری را که نشان می دهد این آیه ناظر به جریان غدیر است از اعتبار ساقط کند. برخی از این قرائن و شواهد عبارتند از:
1) طبق این روایت باید آیه ابلاغ در ابتدای رسالت نازل شده باشد، در حالی که هیچ یک از علمای شیعه و اهل سنت معتقد نیستند که این آیه در اول بعثت و در مکه نازل شده است. مفسران اتفاق نظر دارند که سوره مائده در مدینه نازل شده و مطابق روایات، به نقل از عبدالله بن عمر سوره مائده آخرین سوره نازل شده بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) است چرا که در سال حجة الوداع و دو یا سه ماه قبل از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شده است.(3) و به همین دلیل مفسران معتقدند: بعضى احكام به موجب آيات اين سوره نسخ شده ولى از احكام مقرره در سوره مائده چيزى نسخ نگرديده است.(4)
2) این حدیث خبر واحد است و در برابر روایات متواتر غدیر هیچ ارزش و اعتباری ندارد. علاوه بر آن، برخی صاحبنظران روایات مراقبت از جان پیامبر(صلی الله علیه وآله) در مکه را غریب و منکر(5) دانسته اند.(6)
3) این روایت از جعلیات دوران خلافت بنی عباس است که توسط بنی عباس برای فضیلت سازی به نفع خود در برابر علویان مطرح شده است؛ چنانکه کسانی که این روایت را نقل کرده اند در ذیل این روایت از أعمش نقل می کنند: «فبذلك تفتخر بنو العباس»(7)؛ (پس به همین جریان بنی عباس افتخار می کنند و...).
قرینه دیگری که نشان می دهد این حدیث جعلی است و انتساب آن به ابن عباس دروغ می باشد این نکته می باشد که در حدیث دیگری از ابن عباس با سندی بسیار محکم تر آمده است که این آیه درباره امام علی(علیه السلام) و انتخاب او در روز غدیر نازل شده است.(8)
4) بر اساس منابع و روایات معتبر اهل سنت و به اعتراف علمای آنها آیه ابلاغ در روز غدیر و در شأن علی(علیه السلام) نازل شده است. به عنوان نمونه برخی از روایاتی را که اهل سنت نقل کرده اند بیان می کنیم:
الف) أبى سعيد خدري نقل می کند: «نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سلّم) يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ فِي عَلَى بْنِ أَبَى طَالِبٍ»(9)؛ (آیه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» در روز غدیر خم و در شأن على بن أبى طالب بر پیامبر(صلى الله عليه وآله) نازل شد).
ب)ابن مردويه از ابن مسعود نقل می کند: «كُنَّا نَقْرَأُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سلّم):«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»أَنَّ عَلِيّاً مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ«وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس»»(10)؛ ([بخاطر نزول آیه ابلاغ درباره امام علی(علیه السلام) این آیه را] در زمان رسول الله(صلى الله عليه و سلم) این گونه قرائت می کردیم: «اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، به طور كامل [به مردم] ابلاغ كن [و بگو که علی(علیه السلام) مولی و سرپرست مؤمنین می باشد]؛ و اگر چنين نكنى رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از [خطرات احتمالى] مردم حفظ مى كند»).
ج) از ابن عباس درباره این آیه نقل شده است: «نَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ(رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ) أَمَرَ النَّبِيُّ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سلّم) أَنْ يُبَلِّغَ فِيهِ فَأَخَذَ(عَلَيْهِ السَّلَامُ) بِيَدِ عَلِيٍّ وَ قَالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ»»(11)؛ (این آیه درباره امام علی(علیه السلام) نازل شده و به پیامبر(صلی الله علیه وآله) امر شد تا آن را به مردم ابلاغ کند پس پیامبر(صلی الله علیه وآله) دست علی را گرفت و گفت: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای اوست. خداوندا دوست بدار کسی را که او را یاری کند و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی ورزد).
د) فخر رازی كه در ميان مفسّران اهل سنّت بى نظير است و تفسير قوى و مشروحى دارد و انسانى هوشيار و عالم است (هر چند تعصّب زيادى نيز دارد كه بعضاً حجابى براى او شده است) پس از بيان نُه احتمال در تفسير آيه فوق، ولايت امير مؤمنان را به عنوان دهمين احتمال مطرح مى سازد و آن را نظر بسیاری از صحابه بیان می کند. متن كلام فخر رازى به شرح زير است:
«نَزَلَتْ الْآيَةُ فِي فَضْلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(عَلَيْهِ السَّلَامُ) وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ أَخَذَ بِيَدِهِ وَ قَالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ» فَلَقِيَهُ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ: «هَنِيئاً لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ»، وَ هُوَ قَوْلُ ابْنِ عَبَّاسٍ وَ الْبَرَاءُ بْنِ عَازِبٍ وَ مُحَمَّدِ بْنُ عَلِيٍّ وَ...»(12)؛ (اين آيه در مورد علىّ بن أبي طالب نازل شده است. هنگامى كه اين آيه شريفه نازل شد پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) دست على(عليه السلام) را گرفت (و بلند كرد) و فرمود: «هر كس كه من مولاى او هستم پس اين على هم مولى و رهبر اوست. پروردگارا! كسانى كه ولايت على را پذيرفته اند دوست بدار و كسانى كه با او به دشمنى برخاسته اند دشمن بدار!» سپس عمر با على(عليه السلام) ملاقات كرد و به آن حضرت عرض كرد: «اى فرزند ابو طالب! اين فضيلت و مقام بر تو مبارك باشد. تو از امروز مولا و رهبر من و همه مردان و زنان مسلمان شدى!». ابن عباس و براء بن عازب و محمد بن علی و... این نظر را پذیرفته اند).
ه) طبق آنچه در كتاب «شواهد التّنزيل» آمده، «زياد بن منذر» مى گويد: نزد امام باقر(عليه السلام) بودم در حالى كه آن حضرت در گفتگو با مردم بود. شخصى از اهل بصره به نام «عثمان الاعشى» برخاست و گفت: اى فرزند رسول خدا جانم به فدايت باد! از حسن بصرى پرسيدم كه اين آيه در مورد چه كسى نازل شده است؟ گفت: در مورد مردى، ولى نام او را مشخّص نكرد! (لطفاً شما بفرمائيد كه اين آيه در مورد چه كسى نازل شده است؟)
امام فرمود: «اگر مى خواست بگويد مى توانست نام او را بيان كند ولى از ترس نگفته است [چون در دوران سياه بنى اميّه بوده علاوه بر اين كه ميانه خوبى هم با امير مؤمنان على(عليه السلام) نداشته است]، امّا من مى گويم... هنگامى كه خداوند جان پيامبر(صلى الله عليه و آله) را در مقابل خطرات احتمالى تضمين كرد آن حضرت دست علىّ بن أبي طالب(عليه السلام) را بلند كرد و او را به عنوان جانشين و خليفه خود معرّفى نمود».(13)
و... .
نتيجه اين كه احاديث و روايات و گفتار صحابه و راویان و نظريّات مفسّرين و دانشمندان همگى دلالت دارد كه آيه تبليغ پيرامون ولايت امير المؤمنين على(عليه السلام) نازل شده است.(14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.