پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در ارتباط با صفات پیامبر(ص) می فرماید: «خداوند او را فرستاد تا مردم را به سوى حق دعوت كرده و گواه بر اعمال خلق باشد». در واقع ماموریت پیامبر(ص) تنها ابلاغ دعوت حق نبود، بلكه بر اجراى آن نيز نظارت داشته و اين همان معنى امامت و ولايت تشريعى پیامبر(ص) است. امام در ادامه مى فرمايد: «او بدون سستى و کوتاهی، به ابلاغ رسالتش پرداخت و بدون هیچ عذر و بهانه اى با دشمنان جهاد كرد». این تعبیرات امام اشاره اى پر معنى به كوتاهى و بهانه جويى مردم كوفه در ترك جهاد دارد.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در خطبه 116 نهج البلاغه با اشاره به خدمات برجسته پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در طریق نشر اسلام مى فرمايد: (خداوند او [پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله)] را فرستاد تا مردم را به سوى حقّ دعوت كند و گواه بر اعمال خلق باشد)؛ «أَرْسَلَهُ دَاعِياً إلَى الْحَقِّ وَ شَاهِداً عَلَى الْخَلْقِ». در واقع امام رسالت عظيم پيامبر(صلى الله عليه وآله) را در اين دو جمله خلاصه فرموده است؛ از يكسو دعوت به سوى حق، و ابلاغ فرمانهاى پروردگار و از سوى ديگر نظارت بر حسن اجراى آن.
در اين كه مراد از شاهد بودن پيامبر(صلى الله عليه و آله) در اين جا چيست؟ بعضى گفته اند: مراد گواهى بر اعمال مردم يا گواهى بر پيامبران در روز قيامت است آن چنان كه در قرآن آمده: «فَكَيْفَ إذا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةِ بِشَهِيد وَ جِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاَءِ شَهِيداً»(1)؛ (چگونه خواهد بود آن روزى كه از هر امّتى شاهد و گواهى بر اعمال آنها مى آوريم و تو را گواه آنان خواهيم آورد).
ولى ظاهر كلام امام(عليه السلام) نشان مى دهد كه منظور از شاهد بودن، نظارت آن حضرت بر اعمال انسانها براى اجراى فرمانهاى الهى، در همين دنياست و به تعبير ديگر، كار آن حضرت، تنها ابلاغ دعوت حق نبود، بلكه نظارت بر اجراى آن نيز از وظايف آن حضرت بوده است و اين همان معنى امامت و ولايت تشريعى آن بزرگوار است.
جمع ميان دو معنى نيز، مانعى ندارد كه آن حضرت هم ناظر بر اعمال در اين جهان و هم گواه بر آن در جهان ديگر باشد. سپس در ادامه اين سخن به بيان اوصافى از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) پرداخته و در عبارات كوتاهى شش وصف را بيان مى فرمايد، مى گويد: (او بدون سستى، به ابلاغ رسالت پروردگارش پرداخت و هرگز كوتاهى نكرد، و در راه خدا با دشمنان او بدون ضعف، جهاد كرد، و در اين راه هيچ عذر و بهانه اى نياورد. او پيشواى پرهيزگاران و روشنى بخش چشم هدايت جويان است)؛ «فَبَلَّغَ رِسَالاَتِ رَبِّهِ غَيْرَ وَان(2)وَ لاَ مُقَصِّر، وَ جَاهَدَ فِي اللهِ أَعْدَاءَهُ غَيْرَ وَاهِن وَ لاَ مُعَذِّر(3)إمَامُ مَنِ اتَّقَى، وَ بَصَرُ مَنِ اهْتَدَى».
در اين عبارات كوتاه تمام ويژگيهايى كه در يك رهبر شجاع و توانا لازم است ذكر شده است، سستى نكردن، كوتاهى ننمودن، جهاد قاطعانه داشتن، و عذر و بهانه نتراشيدن، و از سوى ديگر آن حضرت را پيشواى پرهيزگاران و سبب هدايت بينايان مى شمرد كه افراد آلوده را از گرد خود دور مى كند و فاسدان و گمراهان غير قابل هدايت را كنار مى زند.
بسيارند كسانى كه براى سرپوش گذاشتن بر تقصيرات و كوتاهى هاى خود عذر و بهانه هاى واهى مى تراشند ولى يك رهبر شجاع و مدير و مدبّر هرگز چنين نمى كند و به سراغ عذر و بهانه ها نمى رود.
تعبيرات فوق در واقع اشاره اى است پر معنى به سستى و كوتاهى كردن مردم «كوفه» و ترك جهاد به معنى واقعى كلمه، و عذرتراشى ها و بهانه جويى ها براى فرار از زير بار مسئوليتها. لذا امام(عليه السلام) به آنها گوشزد مى كند كه پيامبر شما چنين نبود، چرا شما چنين هستيد؟!(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.