پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در دعای طلب باران به پروردگار چنین عرض می کند: «خداوندا! زمين خشك و خالى از گياه شده و چهارپايان ما سخت تشنه اند». سپس به علت بسيارى از آفات و تنگناها اشاره کرده و می فرماید: «خداوندا! تو مايه اميد هر بيچاره در هنگام يأس و نوميدى هستی، تو را مى خوانيم كه ما را به گناهانمان مگيرى». سپس حضرت خواسته اصلى خود را چنين عرضه مى دارد: «بارالها! رحمتت را به وسيله ابرهاى پرباران و گياهان سرسبز بر ما بگستران، آن چنان كه زمين هاى مرده را با آن زنده كنى».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 115 نهج البلاغه، که در واقع دعائی است برای نزول باران، وضع دردناكى را كه بر اثر خشكسالى براى مردم پيدا شده، در ضمن عبارات كوتاه و پرمعنايى بيان مى كند، و در شش جمله نخستين آن چنين عرض مى كند: (خداوندا! كوههاى ما از بى آبى از هم شكافته، و زمين پرغبار و خشك و خالى از گياه شده، چهارپايان ما سخت تشنه گشته، و در آغل هاى خويش متحيّرند، همچون مادران فرزند مرده، ناله سرداده اند، و از رفت و آمد زياد به چراگاهها و روى آوردن به آبگاهها ونيافتن آب و علف خسته شده اند)؛ «اللَّهُمَّ قَدِ انْصَاحَتْ(1)جِبَالُنَا، وَ اغْبَرَّتْ(2)أَرْضُنَا، وَ هَامَتْ(3)دَوَابُّنَا، وَ تَحَيَّرَتْ فِي مَرَابِضِهَا(4)، وَ عَجَّتْ(5)عَجِيجَ الثَّكَالَى(6)عَلَى أوْلاَدِهَا، وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فِي مَرَاتِعِهَا، وَ الْحَنِينَ إلَى مَوَارِدِهَا».
امام(عليه السلام) ترسيم دقيقى از خشكسالى شديد آن زمان، با فصيح ترين عبارات نموده است و وضع كوهها و زمينها و مراتع و آبگاهها و حيوانات را به روشنى بيان فرموده است.
پس از آن دست به دعا بر مى دارد و به اين صورت تقاضاى كمك مى كند: (بارخدايا! به ناله گوسفندان و فرياد سوزناك شتران رحم فرما!)؛ «اللَّهُمَّ فَارْحَمْ أَنِينَ الانَّةِ(7)، وَ حَنِينَ الْحَانَّةِ». (بارالها! به سرگردانى آنان در راهها از شدّت گرسنگى و عطش و ناله هاشان در آغلها ترحّم فرما!)؛ «اللَّهُمَّ فَارْحَمْ حَيْرَتَهَا فِي مَذَاهِبِهَا، وَ أَنِينَهَا فِي مَوَالِجِهَا(8)». (خداوندا! هنگامى به سوى تو برون آمديم كه خشكسالى هاى پى در پى بر ما هجوم آورده و ابرهاى پرباران، به ما پشت كرده اند)؛ «اللَّهُمَّ خَرَجْنَا إلَيْكَ حِينَ اعْتَكَرَتْ(9)عَلَيْنَا حَدَابِيرُ السِّنِينَ(10)، وَ أَخْلَفَتْنَا(11)مَخَايِلُ(12)الْجُودِ(13)».
با توجّه به اين كه قسمت عمده سرزمين عراق در ميان دو نهر عظيم «دجله» و «فرات» واقع شده كه از پر آب ترين نهرهاى منطقه اند معلوم مى شود خشكسالى در آن سالها به قدرى شديد بوده كه حتّى مردم عراق را براى نيازهاى ابتدايى حيوانات، سخت در فشار قرار داده بود، قراين نشان مى دهد كه امام(عليه السلام) اين خطبه را بعد از نماز باران در زمانى كه در «كوفه» بود ايراد فرموده اند.
سپس مى افزايد: (خداوندا! تو مايه اميد هر بيچاره و حلاّل مشكلات هر طلب كننده اى، در اين هنگام كه يأس و نوميدى بر مردم چيره گشته، و ابرها از باريدن بازداشته شده اند و حيوانات بيابان رو به هلاكت مى روند تو را مى خوانيم كه ما را به اعمالمان مؤاخذه نكنى و به گناهانمان مگيرى!)؛ «فَكُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ(14)، و الْبَلاَغَ(15)لِلْمُلْتَمِسِ. نَدْعُوكَ حِينَ قَنَطَ الاْنَامُ، وَ مُنِعَ الْغَمَامُ، وَ هَلَكَ السَّوَامُ(16)، أَلاَّ تُؤَاخِذَنَا بِأَعْمَالِنَا، وَ لاَ تَأْخُذَنَا بِذُنُوبِنَا».
اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه بسيارى از آفات و بلاها و تنگناها به خاطر گناهان مردم است و تا به درگاه خدا نروند توبه و تقاضاى عفو و بخشش نكنند مشكل آنها حل نمى شود.
اين تعبير شبيه تعبيرى است كه «نوح» پيامبر(عليه السلام) به هنگام شكايت بردن به درگاه خدا از قوم خود مى گويد: «فقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إنَّهُ كَانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً»(17)؛ (به آنها گفتم: از گناهان خود در پيشگاه خدا استغفار كنيد كه خدا بسيار آمرزنده است، تا بارانهاى آسمان را پى درپى بر شما فرو فرستد).
در سوره اعراف نيز مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكات مِنَ السَّمَاءِ وَ الاْرْضِ»(18)؛ (اگر مردمى كه در آباديها زندگى مى كنند ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند بركات فراوانى از آسمان و زمين بر آنها مى گشوديم).
سپس امام خواسته اصلى خود را به پيشگاه خدا چنين عرضه مى دارد: (بارالها! رحمتت را به وسيله ابرهاى پرباران و بهار پر آب و گياه و گياهان سرسبز و پر طراوت بر ما بگستران، بارانى دانه درشت بر ما نازل كن، آن چنان كه زمين هاى مرده را با آن زنده كنى و آنچه را از دست رفته به ما بازگردانى)؛ «وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِالسَّحَابِ الْمُنْبَعِقِ(19)، وَ الرَّبِيعِ الْمُغْدِقِ(20)، وَ النَّبَاتِ الْمُونِقِ(21)، سَحّاً(22)وَابِلاً(23)، تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ».
آنچه در اين تعبيرات آمده تمام خواسته هاى قحطى زدگان و گرفتار خشكسالى را منعكس مى كند، از يك سو تقاضاى ابرهاى پر باران و از سوى ديگر بهارى پر بركت و گياهانى زيبا و پرطراوت و از سوى سوّم به سراغ نتيجه نهايى مى رود؛ بارانى كه زمينهاى مرده را زنده كند و آنچه را از دست رفته باز گرداند؛ نه تنها آن سال سال پربركتى باشد، بلكه سالى جبران كننده نسبت به سالهاى خشكسالى پيشين باشد.(24)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.