پاسخ اجمالی:
بخشی از آیات قرآن از مجازات هاي مجرمان در قيامت سخن مى گويد كه بيشترشان جسمانى است. اگر معاد تنها جنبه روحانى داشت بايد تمام اين تعبيرات را به معانى مجازى حمل كرد كه آن هم مجوّز ندارد. در مورد مجازات هاى قيامت سخن از بادهاى كُشنده سموم و آب سوزان است، صورت هايى كه وارد آتش جهنم مى شود، درخت زقومي كه غذاى گنهكاران است، نوشابه هاى سوزاني كه به گنهكاران مي دهند و ... همه اينها نشانه روشنى براى معاد جسمانى است؛ چراكه اگر معاد تنها جنبه روحانى داشت اين گونه عذاب ها بى معنا بود.
پاسخ تفصیلی:
گروهی از آیات که چگونگی معاد را بیان می کنند آياتى هستند كه از كيفرها و مجازات هاي مختلف مجرمان در قيامت سخن مى گويد و بسيارى از اين مجازات ها جنبه جسمانى دارد. اگر معاد تنها جنبه روحانى داشته باشد بايد تمام اين تعبيرات را به معانى مجازى حمل كرد؛ در حالى كه هيچ مجوّزى براى اين كار وجود ندارد. تأكيد مى كنيم كه مجازات هاى قيامت بر دو گونه است: عذاب هاى روحانى و عذاب هاى جسمانى و به هر دو قسمت در آيات قرآن اشاره شده است، هرچند عذاب هاى جسمانى در آيات قرآن بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. اين آيات، بسيار فراوان است، به عنوان نمونه، به آيات زير توجه کنید:
1- «وَ اَصْحابُ الشِّمالِ ما اَصْحابُ الشِّمالِ - فِى سَمُوم وَ حَميم - وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُوم - لا بارِد وَ لا كَريم».(1)
2- «يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْها فى نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوْبُهُم وَ ظُهُورُهُم».(2)
3- «... وَ قالُوا لاتَنْفِرُوا فى الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ اَشَدُّ حرّاً لَوْكانُوا يَفْقَهُونَ».(3)
4- «... كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فى النّارِ وَ سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ اَمْعائَهُمْ».(4)
5- «يَوْمَ يُسْحَبُوْنَ فى النّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ».(5)
6- «تَصْلَى ناراً حامِيَةً - تُسْقَى مِنْ عَيْن آنِيَة - لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ اِلاّ مِنْ ضَريع - لايُسْمِنُ وَ لايُغْنى مِنْ جُوع».(6)
7- «اِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّوِم - طَعامُ الاْثيمِ - كَالمُهلِ يَغْلى فى البُطُونِ - كَغَلْىِ الْحَميمِ».(7)
ترجمه:
1- (و اصحاب شمال چه اصحاب شمالى؟ [كه نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده مى شود] - آنها در ميان بادهاى كشيده و آب سوزان قرار دارند - و در سايه دودهاى متراكم و آتش زا! سايه اى كه نه خنك است و نه مفيد).
2- (در آن روز آنها را در آتش جهنم گرم و سوزان كرده و با آن، صورت ها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مى كنند).
3- (... و گفتند در اين گرما حركت [به سوى ميدان] نكنيد، به آنها بگو آتش دوزخ از اين هم گرمتر است اگر بفهمند).
4- (همانند كسانى هستند كه هميشه در آتش دوزخند و از آب جوشان نوشانده مى شوند كه امعاء آنها را از هم متلاشى مى كند).
5- (در آن روز كه در آتش دوزخ به صورتشان كشيده مى شوند [و به آنها گفته مى شود] بچشيد آتش دوزخ را).
6- (و در آتش سوزان وارد مى گردند - از چشمه اى فوق العاده داغ به آنها مى نوشانند - طعامى جز الضَّريع [خار خشك تلخ و بدبو] ندارند - غذايى كه نه آنها را فربه مى كند و نه گرسنگى را فرو مى نشاند).
7- (درخت زقوم - غذاى گنه كاران است - همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد - جوششى همچون آب سوزان).
تفسير اين آيات از آن نظر كه مورد توجه ما در اين بحث است كاملا روشن مى باشد و نياز به بحث زيادى ندارد؛ چراكه در اين آيات، سخن از آتش دوزخ به ميان آمده، آتشى كه مجرمان را در آن به صورت مى كشانند، آتشى كه درهم و دينارهايى كه به صورت كنز و گنج درآمده و حقوق الهى آن پرداخته نشده است در آن گداخته مى شود و به وسيله آن، صورت، پهلو و پشت صاحبان آنها را داغ مى كنند! سخن از بادهاى كُشنده سموم و آب سوزان و سايه هاى آتش زايى در ميان است كه در انتظار مجرمان مى باشد. سخن از صورت هايى است كه در آن روز، وارد آتش جهنم مى گردد و از چشمه هاى داغ و سوزانى است كه به آنها مى نوشانند و طعامى جز از ضريع (غذائى ناگوار) ندارند. سخن از درخت زقوم است كه غذاى گنهكاران مى باشد. سخن از نوشابه هاى سوزان است كه به گنهكاران داده مى شود. همه اينها و موارد ديگر تشبيه آن، نشانه روشنى براى معاد جسمانى است؛ چراكه اگر معاد تنها جنبه روحانى داشت اين گونه عذاب هاى جسمانى بى معنا به نظر مى رسيد.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.