پاسخ اجمالی:
درست است كه «پورسانت» جايز است؛ اما در فعالیت های هرمی و شبکه ای مسأله پورسانت پوششى است براى اين كلاهبردارى عظيم و قصد جدّى نسبت به آن وجود ندارد. بدين جهت عرف آگاه، كه مجموعه اين فعاليّتها را مىبيند، آن را اكل مال به باطل توصيف مىكند.
پاسخ تفصیلی:
ممکن است برخی سوال کنند که فقهاى بزرگوار شيعه، پورسانت را طبق شرايطى اجازه دادهاند؛ پس چرا فعاليتهاي هرمي كه شبيه آن است را تحريم ميكنند؟ در جواب باید بگوییم: مسأله پورسانت پوششى است براى اين كلاهبردارى عظيم و قصد جدّى نسبت به آن وجود ندارد. بدين جهت عرف آگاه، كه مجموعه اين فعاليّتها را مىبيند، آن را اكل مال به باطل توصيف مىكند.
به تحليل جالبى كه در مورد رؤياى پورسانتها در يكى از روزنامهها آمده، توجّه كنيد: «به سادگى مىتوان ثابت كرد كه همواره بيش از 87/5 درصد اعضاء، هيچگاه موفّق به دريافت پورسانت نمىشوند. به عبارتى، بايد انتظار داشت كه همواره فقط حدود 10 درصد بتوانند پورسانت دريافت كنند و بقيّه بايد منتظر رشد شبكه باشند. اگر كسى در جلسه عضوگيرى و توجيه اعضاى جديد، چنين سؤالى را مطرح كند كه مثلاً: اگر همه نتوانند زير شاخههايشان را تكميل كنند و يا روزى به دليل اشباع بازار اصلاً شاخهها قدرت رشد نداشته باشند، چه اتّفاقى براى سرمايه كسانى كه پول داده و از شركت خريد كردهاند امّا به مرحله پورسانتگيرى نرسيدهاند، مىافتد؟ آنها پاسخ جالبى خواهند داد: اين افراد بايد منتظر رشد جمعيّت باشند و چون طبق قانون عضويّت افراد در گلدكوئست، هر فرد كه به سيستم وارد مىشود براى مدّت 99 سال، خود يا وارثانش به عضويّت گلدكوئست در مىآيند، بنابراين بالاخره يك روزى به پورسانت دست خواهند يافت!
يكى از افرادى كه در مورد گلدكوئست تحقيقات مفصّلى انجام داده، در اين باره مىگويد: نرخ رشد جمعيّت در ايران حدود 7/ 2 درصد است. بنابراين، پس از صفر شدن كشش بازار ايران، قطعاً عمر هيچ يك از افراد متضرّر، به دريافت پورسانت و كسب ثروت افسانهاى وعده داده شده از سوى گلدكوئستىها كفاف نخواهد كرد».(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.