پاسخ اجمالی:
هرگاه شارع براى كلمه اى معناى خاصّى در نظر بگيرد كه دايره آن تنگ تر يا وسيع تر از معناى لغوى آن باشد، گفته مى شود كه آن كلمه «حقيقت شرعيّه» دارد. چنانچه واژه اى حقيقت شرعيّه نداشته باشد، امّا مسلمانان، كه از آنان به متشرّعه تعبير مى شود، براى آن به تدريج معنايى خاص در نظر بگيرند كه دايره آن تنگتر يا وسيع تر از معناى لغوى باشد، «حقيقت متشرّعه» ناميده مى شود. ولى اگر كلمه اى نه حقيقت شرعيّه داشته باشد و نه حقيقت متشرّعه؛ بلكه فقها آن را به معناى خاصّى تفسير كنند، آن را «حقيقت فقهيّه» مى نامند.
پاسخ تفصیلی:
هرگاه قانونگذار اسلام براى كلمه و واژه اى معناى خاصّى در نظر بگيرد كه دايره آن تنگ تر يا وسيع تر از معناى لغوى آن باشد، گفته مى شود كه آن كلمه «حقيقت شرعيّه» دارد. مانند واژه «صلوة» كه در لغت به معنى هر نوع دعا است، ولى قانونگذار اسلام براى آن تفسير خاصّى بيان كرده، و آن را در دعاى مخصوص و ويژه، و با اركان معيّنى به كار گرفته است. و چنانچه واژه اى حقيقت شرعيّه نداشته باشد، امّا مسلمانان، كه از آنان به متشرّعه تعبير مى شود (كسانى كه پايبند به احكام شرعى هستند)، براى آن به تدريج معنايى خاص در نظر بگيرند، كه دايره آن تنگ تر يا وسيع تر از معناى لغوى باشد، «حقيقت متشرّعه» ناميده مى شود. ولى اگر كلمه اى نه حقيقت شرعيّه داشته باشد، و نه حقيقت متشرّعه؛ بلكه فقها آن را به معناى خاصّى تفسير كنند، آن را «حقيقت فقهيّه» مى نامند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.