پاسخ اجمالی:
یکی از مصاديق «ذكر» كتاب تدويني خداوند اعم از قرآن و غير آن است. اطلاق عنوان ذكر بر قرآن در سوره حجر «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ»، و اطلاق عنوان ذكر حكيم بر قرآن «وَ الذِّکْرِ الْحَکيمِ» و عنوان ذكر جهانيان بر قرآن «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمينَ» و عنوان ذي الذكر در سوره ص «وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّکْرِ» و مانند آن مشهود است و چون هم آوايي قرآن با فطرت انسان و با نظام عيني جهان محرز است؛ لذا خداوند چنين كتابي را براي تذكّر جوامع بشري آماده كرده است.
پاسخ تفصیلی:
یکی از مصاديق ذكر، كتاب تدويني خدا اعم از قرآن و غير آن است. صحيفه الهي، گذشته از پشتوانه تكويني خود كه ذكر عيني خداست، از لحاظ محتوا و دعوتي كه دارد ذكر لفظي و كتبي و ذهنيِ خير الذاكرين است. تعبير خداوند از پيام و كتابي كه به پيام آوران پيشين، مانند نوح و هود و ... داد چنين است: «أَوَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلي رَجُلٍ مِنْکُمْ لِيُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»(1) تعبير خداوند از خصوص قرآن، گاهي به صورت ذكر مطلق است و زماني به عنوان ذكر حكیم و وقتي به وصف ذكر جهانها و جهانيان است و گاهي به عنوانِ ذي الذكر و ...
اطلاق عنوان اصل ذكر بر قرآن در آيه 6 و 9 سوره حجر: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» و آيه 44 از سوره نحل «... وَ أَنْزَلْنا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَکَّرُونَ» اطلاق عنوان ذكر حكيم بر قرآن در آيه 58 از سوره آل عمران، «ذلِکَ نَتْلُوهُ عَلَيْکَ مِنَ الْآياتِ وَ الذِّکْرِ الْحَکيمِ» و عنوان ذكر جهانيان در آيه 104 از سوره يوسف: «وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمينَ» و عنوان ذي الذكر در آيه 1 از سوره ص «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّکْرِ» و مانند آن مشهود است و چون هم آوايي پيام قرآن با فطرت انسان و با نظام عيني جهان محرز است، لذا خداوند چنين كتابي را براي تذكّر جوامع بشري به آنچه در درون خود مي يابد و به آنچه از بيرون خويش مي فهمد آماده كرده و به صورت ترجيع بند در اين باره فرموده است: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ».(2)،(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.