پاسخ اجمالی:
امام باقر(ع) مي فرمايد: «مؤمن پيوسته در نماز است، مادامي كه در ذكر خدا باشد، خواه ايستاده، خواه نشسته يا خوابيده». پس كثير الذكر، كثير الصلاة است و دائم الذكر، دائم الصلاة و هر اثري كه بر دوام صلاة مترتب است، بر دوام ذكر خدا نيز مترتب است. البته در خصوص مواردي كه چنين تنزيل عمومي و عموم تنزيل روا باشد وگرنه با صرف ذكر نمي شود نماز را ترك كرد، چون حكم فقهي نماز جايگاه خاص خود را دارد.
پاسخ تفصیلی:
در مسئله ذكر حق، دليل مستقل دلالت دارد كه تمام حالتهاي ذكر، همان حالت نماز است و آن حديثي است كه از امام باقر(عليه السلام) به اين مضمون نقل شده: «لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ فِي صَلَاةٍ مَا كَانَ فِي ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَائِماً كَانَ أَوْ جَالِساً أَوْ مُضْطَجِعاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَل يَقُولُ:الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ ...».(1) بنابراين، كثير الذكر، كثير الصلاة است و دائم الذكر، دائم الصلاة خواهد بود و هر اثري كه بر دوام صلاة مترتب است، بر دوام ذكر خدا نيز مترتب است.
بارزترين اثر مُثْبَتِ دوام نماز همان است كه در آيات 19 تا 23 سوره معارج بازگو شده: «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً * وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً * إِلاَّ الْمُصَلِّينَ * الَّذينَ هُمْ عَلي صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»؛ (انسان حريص و كم طاقت آفريده شده، هنگامي كه بدي به او رسد بيتابي مي كند، و هنگامي كه خوبي به او رسد مانع ديگران مي شود، مگر نمازگزاران، آنها كه نمازها را مرتبا بجا مي آورند).
چون مصلّين به دائم الصلاة تبيين شده، معلوم مي شود كه كلمه «مصلّي» صفت مُشْبِه است نه اسم فاعل. به هر تقدير، دوام ذكر، حالت دوام نماز را دارد، البته در خصوص مواردي كه چنين تنزيل عمومي و عموم تنزيل روا باشد وگرنه با صرف ذكر نمي شود نماز را ترك كرد، چون حكم فقهي نماز جايگاه خاص خود را دارد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.