پاسخ اجمالی:
اولياي الهي نوراني اند؛ وقتي در بين مردم راه مي روند، نورافشاني مي كنند؛ راه رفتن، حرف زدن و عمل و رفتارشان، نور است و انسانی كه با آنها مي نشيند به ياد خدا متذكّر مي شود. اولياي الهي حرف مي زنند نه اينكه ساكت باشند؛ ولي در تنهايي، ساكتند و سكوتشان فكر است. در جمع، يا به سؤالات جواب مي دهند يا مسئله اي طرح مي كنند. اولياي الهي وقتي به جهان مي نگرند، نظرشان با نظريّه توحيدي همراه است؛ عبرت مي گيرند و عبرت گرفتن يعني عبور از صفات بد به صفات خوب.
پاسخ تفصیلی:
قرآن كريم درباره اولياي الهي و ويژگي هاي آنان مي فرمايد: عده اي نوراني اند: «وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاسِ».(1) وقتي در بين مردم راه مي روند، نورافشاني مي كنند؛ راه رفتن، حرف زدن و عمل و رفتارشان، نور است. انسان كه با آنها مي نشيند به ياد خدا متذكّر مي شود؛ زيرا سخن آنان اين نيست كه چه خريدي و چه خوردي؟ سخن در اين است كه آن آيه كدام است؟ و اين حديث چيست؟
اولياي الهي حرف مي زنند نه اينكه ساكت باشند؛ ولي در تنهايي، ساكتند و سكوتشان فكر است. در جمع، يا به سؤالات جواب مي دهند يا مسئله اي طرح مي كنند. مجلس پر بركت رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) سرد و بي روح نبود؛ يا سؤال مي كردند و حضرت جواب مي فرمود؛ يا اگر كسي سؤالي نداشت، خودِ حضرت ابتداي به سخن مي فرمود.
اولياي الهي وقتي به جهان مي نگرند، نظرشان با نظريّه توحيدي همراه است؛ عبرت مي گيرند و عبرت گرفتن، يعني عبور از صفات بد به صفات خوب.(2) اگر كسي در برخورد با حوادث روزگار از صفات بد به صفات خوب عبور نكند، نمي گويند او عبرت گرفته، مي گويند تماشا مي كرد. ولي اگر از صفت بد و زشتي به نيكي عبور كند، مي گويند: اعتبار و عبرت گرفت. اينان نظرشان، نظر عبرت آموز است، اهل ذِكر هستند و زبانشان به ياد حق گوياست و چنانكه خداوند سبحان، قرآن را -كه سراسر حكمت است- «ذكر» مي نامد، ارشاد و تعليمات آنان نيز حكيمانه و حركتشان ميان مردم، هم موجب بركت و آموزنده است به این كه انسان چگونه زندگي كند و هم مجراي فيض حق است. بركات الهي به وسيله ايشان بر امت اسلامي نازل مي شود و زندگي و خطّ مشي آنان بركت است. در برابر عده اي كه «فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشي عَلي بَطْنِهِ»(3)؛ مشي و حركت آنان روي شكمشان است، مانند خزندگان، تمام تلاششان اين است كه براي شكم كار كنند.
بعضي از اصحاب امام رضا(سلام الله عليه) در قم حضور داشتند؛ يكي از آنها حضرت «زكريّا بن آدم» است. وي نامه اي براي حضرت نوشت يا پيام داد كه رجال علمي و بزرگان يا پيرمردان قم رحلت كرده اند و من با نسل فعلي مأنوس نيستم و مي خواهم اگر اجازه بفرماييد از قم بروم.
حضرت به وي فرمودند: نه هرگز! تو در قم بمان؛ چون وجود تو براي مردم قم بركت است. خداي سبحان به بركت تو عذاب را از اين مردم بر مي دارد؛ همانگونه كه به بركت قبر پدرم، موسي بن جعفر(سلام الله عليهما) عذاب را از اهل بغداد بر مي دارد.(4) اين مقام علما و اولياي الهي است كه مشي و حيات و قرارشان بركت است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.