پاسخ اجمالی:
«شوق» آن است كه انسان را به سوي خدا بكشاند، نه اينكه هدف بهشت باشد. شوقي كه متعلقش باطل باشد، شوقي كاذب است. شوق صادق آن است كه تنها متوجه خداي سبحان باشد. به طوري كه ابتدا خدا مورد اشتياق و سپس مورد عشق قرار گيرد. فرق شوق و عشق اين است كه «شايق» به كسي مي گويند كه ندارد و مي طلبد و «عاشق» به كسي مي گويند كه رسيده و آن را نگه مي دارد. انسان تشنه اي كه به دنبال چشمه مي رود، مي گويند: او مشتاق چشمه است. امّا وقتي به آب رسيد مي گويند: كه او عاشق چشمه است.
پاسخ تفصیلی:
شوق آن است كه انسان را به سوي خدا بكشاند، نه اينكه هدف بهشت باشد. «اَمل» آرزويي است كه انسان را بي تاب كرده، به تب و تاب وادار كند. انسان گاهي اميدوار است و گاهي آرزومند، شوقي كه متعلقش باطل باشد، شوقي كاذب است. شوق صادق آن است كه تنها متوجه خداي سبحان باشد. به طوري كه ابتدا خدا مورد اشتياق و سپس مورد عشق قرار گيرد.
فرق شوق و عشق اين است كه «شايق» به كسي مي گويند كه ندارد و مي طلبد و «عاشق» به كسي مي گويند كه رسيده و آن را نگه مي دارد. انسان تشنه اي كه به دنبال چشمه مي رود، مي گويند: او مشتاق چشمه است. امّا وقتي به آب رسيد مي گويند: كه او عاشق چشمه است.
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْر»(1)؛ (بهترين مردم كسي است كه عبادت را معشوق خود بداند، با عبادت معانقه كند و آن را با تمام وجود لمس نمايد و خود را براي آن فارغ سازد، آنگاه نگران نخواهد بود كه دنيا براي او به سختي بگذرد يا به آساني). پس برترين مردم كسي است كه به عبادت عشق بورزد. اين حديث ما را تشويق مي كند كه ابتدا شايق و سپس عاشق عبادت باشيم.
گفته اند: «عشق» كه واژه اي عربي است از گياه خاصي كه «عشقه» نام دارد، مشتق شده؛ در فارسي به اين گياه، «پيچك» مي گوييم؛ اين گياه وقتي به بدنه درخت چسبد، ديگر آن را رها نمي كند؛ راه تنفس درخت را مي بندد تا كم كم آن درخت زرد مي شود؛ آنگاه برگهايش مي ريزد و سرانجام خشك مي گردد. در اين هنگام مي گويند: اين درخت را «عشقه» گرفت. عاشق به چنين انساني مي گويند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.