پاسخ اجمالی:
در منابع اسلامی در مورد ارتباط با خویشاوندان آمده است: 1- صله رحم عمر را زیاد می کند. 2- قطع رحم مانع ورود به بهشت می شود. 3- قطع ارتباط با اقوام غیر مسلمان نیز جایز نیست. 4- قرآن قطع کننده رحم را لعن کرده است. 5- از همراهی با قطع کننده رحم نهی شده است. 6- قطع رحم موجب فساد می شود. 7- قاطع رحم زیانکار است. 8- قطع رحم موجب کوری دل می شود. 9- قاطع رحم جایگاهش جهنم است 10- صله رحم از اخلاق خردمندان است و ...
پاسخ تفصیلی:
در آیات و روایات تاکید فراوانی بر «صله رحم» شده است. رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «ثَلَاثَةُ لايَدْخُلُونَ الجَنّةَ: مُدمِنُ خَمرٍ وَ مُؤمِنُ سِحرٍ وَ قَاطِعُ رَحِمٍ»(1)؛ (سه كس به بهشت نمى رود: دائم الخمر و کسی که به سِحر و جادو اعتقاد و ایمان دارد و قطع كننده ارتباط با خويشاوند).
قطع ارتباط موجب كوتاهى عمر است و صله رحم موجب زيادتى در عمر، در روايتی از رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) آمده: «مرد صله رحم مى كند در حالى كه سه سال از عمرش باقى مانده و خداوند [عمرش را] سى سال [اضافه] مى كند و نيز قطع رحم مى كند و سى سال از عمرش مانده و خداوند به سه سال مبدل مى كند، سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «يَمْحُوا اللهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ»(2)؛ (خداوند آنچه را مى خواهد محو مى كند و اثبات مى كند و نزد او اُم الكتاب است)».
مُيَسّرى گويد: «امام صادق(عليه السلام) به من فرمودند: چندين مرتبه اجل تو رسيده است و هر مرتبه خداوند بواسطه صله رحم تو و نيكى به نزديكانت آن را به تأخير انداخته است».(3)
بعضى فكر مى كنند رحِم و خويش كه قطع ارتباط با آن اين قدر نكوهيده شده پدر، مادر، برادر و خواهر است؛ خير اين چنين نيست. مرحوم نراقى در «جامع السعادات» مى گويد: «مراد از رَحمى كه قطع ارتباط با آن حرام و ارتباط با آن واجب است و اگر چيزى به او بخشيدى نمى توانى در آن رجوع كنى و پس بگيرى، تمام افرادى هستند كه از طريق نَسَبى با تو آشنا هستند. گرچه نسبت آنها دور باشد و ازدواج با آنها جائز باشد [نه فقط برادر و خواهر كه ازدواج با آنها حرام است] و مراد به قطع ارتباط اين است كه با قول و فعل او را اذيت كنى، يا سختى و مشكلى در زندگى دارند و تو از كمك به آنها امتناع كنى، يا بتوانى از آنها دفع ظلمى كنى؛ ولى نكنى... و آنچه مقابل اينها است از كمك و يارى با زبان و دست و پا و وِجهه اگر انجام دهى صِله و ارتباط است [كه ممدوح است]».(4)
پس طبق نظر اين عالم بزرگوار تمام خويشاوندان نَسَبى اعم از برادر، خواهر، پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ و هر چه بالاتر رود مثل جد، جده، برادرزاده، خواهرزاده، عمه، خاله، دائى، عمو، فرزندان، نوه ها و نتيجه هاى اينها همه رَحِم محسوب مى شوند، بله خويشاوندان سببى كه از طريق ازدواجها بوجود مى آيند، مثل عروس، داماد، پدر و مادر آنها و خويشاوندان آنها اگر خويشاوندى نسبى نداشته باشند رَحِم محسوب نمى شوند ولى باز ارتباط با آنها از ويژگيها و خصائص اهل ايمان و تقوى است و بسيار ضرورى است.
ابى بصير مى گويد: «از امام صادق(عليه السلام) پرسيدم، آيا مردى مي تواند از خويشاوندان و نزديكانش كه عارف به حق و اسلام حقيقى نيستند كناره بگيرد؟ حضرت فرمودند: «لَايَنبَغِى لَهُ اَنْ يَصرِمَهُ»؛ (هرگز جائز نيست قطع رابطه كند)».(5)
جهم بن حميد گفت: «به امام صادق(عليه السلام) عرض كردم كه خويشاوندانى دارم كه همفكر من نيستند [يعنى مسلمان نمى باشند] آيا بر من حقى دارند؟ فرمودند: بله، هيچ چيزى حقّ رَحِم و خويشاوندى را قطع نمى كند و [اما] اگر مثل تو مسلمان بودند، دو حق داشتند: «حَقُّ الرَّحِمِ وَ حَقُّ الاِسلَامِ»؛ (حق خويشاوندى و حق اسلام)».(6)
مردى به خدمت نبى اكرم(صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «يا رسول اللّه(صلی الله علیه و آله)، من داراى اهل و خويشاوندانى هستم كه مرا اذيت مى كنند و قصد كرده ام آنها را ترك گويم. حضرت فرمودند: «اِذَنْ يَرفَضُكُمُ اللّهُ جَمِيعاً»؛ (در اين موقع خداوند همه شما را ترك مى كند [و دست رحمتش را از سر همه شما برمى دارد]). سؤال كرد پس چه كنم؟ فرمودند: «تُعطِى مَن حَرُمَكَ وَ تَصِل مَنْ قَطَعَكَ وَ تَعفُوا عَمَّن ظَلَمَكَ فَاِذَا فَعَلتَ ذَلِكَ كَانَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيهِم ظَهِيراً»(7)؛ (به كسى كه تو را محروم كرد احسان كن و كسى كه ارتباطش را با تو قطع كرد تو با او ارتباط برقرار نما و از خطاى كسى كه به تو ظلم كرد درگذر. اگر چنين كردى، خداوند عزوجل ياور تو بر ضد آنها مى شود)».
رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) در روايتى ديگر كه امام صادق(عليه السلام) نقل مى كنند فرمودند: «لَاتَقْطَع رَحِمَكَ وَ اِن قَطَعَتْكَ»؛ (با ارحام خود قطع ارتباط مكن گرچه آنها با تو قطع ارتباط كردند!)(8)
ابى ذر گفت: «پيامبر(صلی الله علیه و آله) به من سفارش كردند: «اَن اَصِلَ رَحِمِى وَ اِنْ اَدبَرَت»(9)؛ (ارتباط با ارحام خود داشته باشم، گرچه آنها به من پشت كردند)».
خداوند نيز در قرآن كسانى را كه قطع رحم كرده اند و مى كنند لعنت فرستاده و جايگاهشان را دوزخ معرفى كرده است؛ «وَ الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِى الاَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»(10)؛ (و آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند و پيوندهائى را كه خداوند دستور برقرارى آن را داده قطع مى كنند و در روى زمين فساد مى نمايند، لعنت براى آنهاست و براى آنها بد خانه و سرائى است). در سوره بقره شبيه اين آيه را دارد و در آخر مى فرماید: «اُولَئِكَ هُمُ الخَاسِرُونَ»(11)؛ (آنها از زيانكارانند).
خداوند در مورد صاحبان خرد مى فرمايد: «يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»(12)؛ (پيوندهائى را كه خدا به آنها امر كرده برقرار مى دارند). در ذيل اين آيه از امام صادق(عليه السلام) سؤال شد؟ فرمودند: «قِرَابَتُكَ»؛ (منظور خويشاوندان تو است).(13)
خداوند در قرآن مى فرمايد: «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الاَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَمَهُمْ وَ أَعْمَى أَبْصَارَهُمْ»(14)؛ (اگر به دستورات الهى پشت كرديد، آيا جز اين انتظار مى رود كه در زمين فساد كنيد و قطع رحم نمائيد؟ * آنها كسانى هستند كه خداوند [آنها را] لعنت كرده، گوش هايشان را كر و چشم هايشان را كور نموده است).
در روايتى از امام سجاد(عليه السلام) مى خوانيم كه: به فرزندشان امام باقر(عليه السلام) فرمودند: «اِيّاكَ وَ مُصَاحَبَةُ القَاطِعِ لِرَحمَةٍ فَاِنّى وَجَدتُهُ مَلعُوناً فِى كِتَابِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فِى ثَلَاثِ مَوَاضِعَ: قَالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فَهَل عَسَيْتُم...»(15)؛ (از مصاحبت با قطع كننده رَحمش بپرهيز؛ زيرا او را در قرآن در سه موضع ملعون و دور از رحمت الهى يافتم...) يكى همين آيه فوق بود و دو آيه ديگر را كه يكى صريحاً(16) لعنت شده و ديگري كنايتاً(17) ذكر فرمودند.
بعضى از اين روايات گرچه در مورد ارحام و بستگان نزديك بود، ولى بعضى ديگر از روايات و آيات عنوانى اعم داشتند و از انسانها خواسته بود كه پيوندها را نگسلند، گرچه طرف مقابل چنين كند.
بعضى را مى بينيم همسايه ديوار به ديوار هستند ولى سال به سال رفت و آمد نمى كنند؛ بلكه اگر يكديگر را نيز ببينند به هم حتى سلامى نمى كنند، در حالى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «حُرْمَةُ الجَارِ عَلَى الجَارِ كَحُرمَةِ أُمِّهِ»(18)؛ (حرمت و احترام همسايه بر همسايه مانند احترام مادر است). همانگونه بايد به او احترام گذارى و نيز [پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله)] بين مهاجرين و انصار نوشتند: «اَلجَارُ كَالنَّفسِ»(19)؛ (همسايه مثل خود انسان است). در روايتى پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) همسايه ها را سه قسمت كردند: يكى آنها كه سه حق دارند: حق همسايگى و حق اسلام و حق خويشاوندى، دوم آنها كه دو حق دارند: حق اسلام و حق همسايگى و سوم آنكه يك حق دارد، و آن كافر است كه فقط حق همسايگى دارد.(20) پيامبر(صلی الله علیه و آله) حتى براى كافر نيز حق همسايگى قائل شده كه بايد مراعات شود گرچه او از شما بِبُرد، مگر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به سراغ آن يهودى كه خاكستر بر سر حضرت مى ريخت، نرفتند و چه بسا آنها با اين مراودات و رفت و آمدها و اين گونه اخلاق، مسلمان شوند.(21)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.