پاسخ اجمالی:
صوفیان براى اينكه پيروان خود را در مقابل دستورات خود تسليم كنند؛ مقامات و اختيارات فوق العاده بزرگ براى سران خود قائل مى شوند. آنها معتقدند: سالك براى رسیدن به حق بايد رهبر انتخاب كند؛ چرا که اين راه خطرناك است. آنها اين رهبر را قطب مى نامند. حتی در انتخاب «ذکر» از قطب اجازه می گیرند.
پاسخ تفصیلی:
صوفیان براى اينكه پيروان خود را در مقابل دستورات خود تسليم كنند و آن دستورات براى آنها به تمام معنى لازم الاجراء باشد، مقامات فوق العاده بزرگ با اختيارات كاملا وسيع براى سران خود قائل مى شوند.(1)
منطق صوفيان در اين باره چنين است كه «سالك الى اللّه» براى اين كه از گردنه هاى خطرناك سلوك به سلامتى بگذرد و در پنجه خطرات نفسانى و وساوس شيطانى گرفتار نشود و از كشمكش و اضطراب خيال آسوده باشد، بايد رهبر و راهنمايى براى خود انتخاب كند، چون اين راه خطرناك است و قطع آن جز با همرهى رهروان اين راه ممكن نيست!
قطع اين مرحله بى همرهى خضر مكن *** ظلمات است بترس از خطر گمراهى!
گذرت بر ظلمات است بجو خضر رهى *** كه در اين مرحله بسيار بود گمراهى
صوفيان اين رهبر را «قطب» مى نامند و معمولا اين عنوان را به كسى مى دهند كه به عقيده آنها در سير و سلوك استغناى كامل پيدا كرده باشد و محتاج به راهنما و رهبر نيست، اما اگر هنوز استغناى كامل پيدا نكرده است او را «شيخ مجاز» كه اجازه هدايت «فقراء الى اللّه!» را از قطب دريافت داشته، يا «مرشد» مى نامند.
صوفيان معمولا معتقدند كه همه چيز، اعم از اعمال و گفتار (حتى ذكرهايى كه مى گويند!) بايد به اجازه شيخ و قطب و مرشد باشد و اذكار و اعمالى كه بدون اجازه او باشد چندان اثرى در طى مقامات معنوى نخواهد داشت!(2) اقطاب و شيوخ آنها هم درست مانند طبيبى كه آمپولها و داروهاى مختلف را به كميت و كيفيت معينى در زمان خاصى تجويز مى كند، مى گويند، فلان ذكر را تا چهل روز هر روز اين مقدار و آن تعداد بگو و بعداً آن را ترك كن و فلان ذكر را... ظاهراً خودشان هم از اين تشبيه ابايى نداشته باشند و خود را اطبا روحانى مى دانند.
ولى آيا ذكر خدا كه در هر حال و به هر صورت خوب است، و در دستورات ائمه معصومين(عليهم السلام) و شخص پيغمبر اكرم(صلى اللّه عليه و آله) همه مردم را بدون استثناء دعوت به يك سلسله اذكار مستحبى كه مشتمل بر ياد خدا و توجه به اسماء حسنى و صفات ذات پاك او است كرده اند، چيزى است كه به بعضى از مزاجها مى سازد، و به بعضى از مزاجها نمى سازد؟ اگر راستى چنين است چرا در اخبار پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) و ائمه معصومين(عليهم السلام) اثرى از آن نيست؟ چرا آنها اين برنامه ها را نسبت به اصحاب و ياران خود عمل نكردند؟(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.