پاسخ اجمالی:
هنگامى كه انسان به مصالح يك تكليف واجب پى ببرد يا از مفسده يك تكليف حرام آگاه شود به يقين انگيزه قوى ترى براى انجام آن تكليف و ترك اين حرام پيدا مى كند، همانطور كه اگر شخص بيمارى به خواص داروهايى كه براى او تجويز شده به طور تفصيل مطّلع شود و از ضرر و زيانهاى چيزهايى كه براى او ممنوع شده است آگاه گردد، انگيزه قوى ترى براى مصرف كردن اين داروهاى تلخ و خوددارى از خوردن غذاهاى ممنوع، پيدا مى كند.
پاسخ تفصیلی:
بعضی ها می گویند: ما مى دانيم خداوند حكيم است و هيچ يك از كارهاى او بى حساب نيست و به طور قطع دستورات و قوانين او طبق مصالح و مفاسدى است، بنابراين چه لزومى دارد كه به فلسفه تك تك احكام پى ببريم؛ آيا همين مقدار آگاهى اجمالى ـ كه هيچ حكمى بى حكمت نيست ـ كافى نيست؟
در جواب این عده باید گفت: «علم تفصيلى» به فلسفه و علل احكام فايده اى دارد كه در علم اجمالى حاصل نمى شود.
اصولا هنگامى كه انسان به مصالح يك تكليف واجب پى ببرد يا از مفسده يك تكليف حرام آگاه شود به يقين انگيزه قوى ترى براى انجام آن تكليف و ترك اين حرام پيدا مى كند؛ همانطور كه اگر شخص بيمارى به خواص داروهايى كه براى او تجويز شده به طور تفصيل مطّلع شود و از ضرر و زيانهاى چيزهايى كه براى او ممنوع شده است آگاه گردد، انگيزه قوى ترى براى مصرف كردن اين داروهاى تلخ و خوددارى از خوردن غذاهاى ممنوع خوشمزه، پيدا مى كند و به يقين يكى از علل طرح اين مباحث در سخنان پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ائمه معصومين(عليهم السلام) همين مسأله است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.