پاسخ اجمالی:
در كتاب «سنن بيهقي» به جاى عبارت «و عترتى اهل بيتى» تعبير «و سنتى» آمده است. ولى اين حديث در برابر آن همه احاديثی كه تصريح به اهل بيت و عترت مى كند نمى تواند قابل استناد باشد. به نظر مى رسد كه زمامداران وقت براى در امان ماندن از ايرادهاى مردم چنين تغييرى در حديث ایجاد کرده اند. از اين گذشته مانعى ندارد كه ایشان چندين بار فرموده باشد «و عترتى» و در يك مورد هم بفرماید «و سنتی».
پاسخ تفصیلی:
در بعضى از روايات ـ هر چند بسيار كم ـ به جاى عبارت «و عترتى اهل بيتى» تعبير «و سنتى» آمده است كه بر دو مورد آن در سنن بيهقى دست يافتيم.
در يك مورد ابن عباس از پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه حضرت در حجة الوداع خطبه خواند و فرمود: «چيزى در ميان شما گذارده ام كه اگر چنگ به آن زنيد هرگز گمراه نمى شويد» سپس فرمود: «كِتابَ اللهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ»(1)
و در سند ديگرى از ابوهريره نيز همين مضمون نقل شده است.(2)
ولى روشن است كه اين حديث در برابر آن همه احاديث كه تصريح به اهل بيت و عترت مى كند و حتى در بعضى از آنها سه بار اهل بيت تكرار و نسبت به آنها تأكيد شده و در بعضى صريحاً نام على(عليه السلام) آمده و پيامبر(صلى الله عليه وآله) دست او را گرفته و معرفى كرده است نمى تواند قابل استناد باشد. به نظر مى رسد كه زمامداران وقت براى اينكه از ايرادهاى مردم در برابر اين حديث مصون باشند دست به چنين تغييرى در حديث زده اند ولى نتوانسته اند آنرا جا بيندازند.
از اين گذشته، اين دو حديث ـ به فرض صحت حديث «و سنتى» ـ با هم منافاتى ندارند. در يكجا پيامبر(صلى الله عليه وآله) توصيه به كتاب و سنت كرده، و در جاى ديگر به كتاب و عترت؛ زيرا چنان كه گفتيم پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) اين سخن را در چندين جا ـ طبق روايات مختلف كه در منابع معروف اهل سنت وارد شده ـ بيان فرموده است؛ گاه در حجة الوداع، گاه در مسجد خيف، گاه در عرفه، گاه در جُحفه، گاه در غدير خم، گاه به هنگام بازگشت از طائف، گاه در مدينه بر فراز منبر، و گاه در بستر بيمارى وفات.(3)
چه مانعى دارد كه چندين بار گفته باشد «و عترتى» و در يك مورد هم فرموده باشد: «كِتابَ اللهِ وَ سُنَتى»؟ اصولا مگر كسى منكر است كه سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله) از يادگارهاى مهم او است و بايد به آن عمل كرد؟ مگر ممكن است كسى مسلمان باشد و سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله) را كه قرآن نسبت به آن تأكيد كرده و فرموده: «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(4)؛ (هر آنچه را پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى شما آورده بگيريد [و اطاعت كنيد] و از آنچه شما را نهى كره خوددارى نماييد) ناديده بگيرد و نسبت به آن بى اعتنا باشد؟ اين معنى هيچ منافاتى با تأكيد بر پيروى از عترت و تمسك به آن در موارد ديگر ندارد.
به تعبير ديگر انتخاب كردن يكى از دو روايت در جايى است كه با هم تعارض و تضادى داشته باشند؛ در حالى كه تضادى در ميان اين دو روایت نيست. اصولا تمسك به ذيل هدايت هاى اهل بيت(عليهم السلام) نيز يكى از مصاديق بارز عمل به سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله) است. آن كسى كه اطاعت اهل بيت(عليهم السلام) كند عمل به سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله) كرده است و آن كس كه نپذيرد و پشت به آن نمايد و انتخاب خود را بر انتخاب پيامبر(صلى الله عليه وآله) مقدم دارد از اطاعت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سرباز زده است.
به هر حال با اين بهانه ها نمى توان از زير بار مسئوليت مهمى كه احاديث ثقلين بر دوش ما مى گذارد شانه خالى كرد. احاديثى كه بدون شك از احاديث متواتره است، و از نظر سند و دلالت قابل چشم پوشى نيست.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.