پاسخ اجمالی:
آیت الله صدر در کتاب گرانبهای «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام» گروهى از بزرگان اين علم را اسم مى برد ( هر چند صاحب كتاب و تأليفى نبوده اند)، از آن جمله: «سلمان فارسى»، «ابوذر غفارى»، «عمّار ياسر»، «نوف بكّالى»، «محمّد بن ابى بكر»، «جارود بن مُنذِر»، «حُذَيْفَة بن منصور» و «عثمان بن سعيد عَمْرى».
پاسخ تفصیلی:
آیت الله صدر در کتاب گرانبهای «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام» گروهى از بزرگان اين علم را اسم مى برد ( هر چند صاحب كتاب و تأليفى نبوده اند)، از آن جمله:
1ـ «سلمان فارسى» است كه از على(عليه السلام) درباره اش نقل شده كه فرمود: «سَلْمانُ الْفارِسى مِثْلُ لُقْمانِ الْحَكيمِ ـ عَلِمَ عِلْمَ الاَْوَّلِ وَ الاْخِرِ، بَحْرٌ لايُنْزَفُ، وَ هُوَ مِنّا اَهْلَ الْبَيْتِ»؛ (سلمان فارسى همانند لقمان حكيم است ـ دانش اوّلين و آخرين را داشت و او درياى بى پايانى بود و او از ما اهل بيت است).(1)
2 ـ «ابوذر غفارى» است كه عمرى را در ترويج اخلاق اسلامى گذراند و خود نمونه اتمّ آن بود. درگيرى هاى او با خليفه سوم «عثمان» و همچنين «معاويه» در مسائل اخلاقى معروف است؛ و سرانجام جان خويش را نيز بر سر اين كار نهاد.
3 ـ «عمّار ياسر» است كه سخن اميرمؤمنان على(عليه السلام) درباره او و يارانش مقام اخلاقى آنها را روشن مى سازد، ایشان فرمود: «اَيْنَ اِخْوانِىَ الَّذينَ رَكِبُوا الطَّرِيْقَ وَمَضَوْا عَلَى الْحَقِّ، اَيْنَ عَمّارُ...ثُمَّ ضَرَبَ يَدَهُ عَلى لِحْيَتِهِ الشَّرِيْفَةِ الْكَرِيْمَةِ فَاَطالَ الْبُكاءَ، ثُمَّ قالَ: أُوَّهْ عَلى اِخْوانِىَ الَّذينَ تَلَوُا الْقُرْانَ فَاَحْكَمُوهُ، وَتَدَبَّرُوا الْفُرَضَ فَاَقامُوهُ، اَحْيَوُا السُّنَّةَ وَاَماتُوا الْبِدْعَةَ»؛ (كجا هستند برادران من! همانها كه براه حق آمدند و در راه حق گام بر مى داشتند، كجاست عمّار ياسر!... سپس دست به محاسن شريف خود زد و مدّت طولانى گريست، پس از آن فرمود: آه بر برادرانم همانها كه قرآن را تلاوت مى كردند و به كار مى بستند، در فرائض دقّت مى كردند و آن را به پا مى داشتند، سنّتها را زنده كرده، و بدعتها را ميراندند!).(2)
4 ـ «نوف بكّالى» كه بعد از سنه 90 هجرى چشم از جهان پوشيد و داراى مقام والايى در زهد و عبادت و علم اخلاق است.
5 ـ «محمّد بن ابى بكر» كه راه و روش خود را از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى گرفت و در زهد و عبادت گام در جاى گامهاى او مى نهاد و در روايات به عنوان يكى از شيعيان خاصّ على(عليه السلام) شمرده شده و در اخلاق، نمونه بود.
6 ـ «جارود بن مُنذِر» كه از ياران امام چهارم و پنجم و ششم بود و از بزرگان علما است و در علم و عمل و جامعيّت مقام والائى دارد.
7 ـ «حُذَيْفَة بن منصور» كه از ياران امام باقر و امام صادق و امام كاظم(عليهم السلام) بود و درباره او گفته شده: «او علم را از اين بزرگواران اخذ كرده و نبوغ خود را در مكارم اخلاق و تهذيب نفس نشان داد».
8 ـ «عثمان بن سعيد عَمْرى» كه از وكلاى چهارگانه معروف ولىّ عصر حضرت مهدى ارواحنافداه مى باشد، و از نواده هاى عمّار ياسر بود، بعضى درباره او گفته اند: «لَيْسَ لَهُ ثان فِى الْمَعارِفِ وَالاَْخْلاقِ وَالْفِقْهِ وَالاَْحْكامِ»؛ (او در معارف و اخلاق و فقه و احكام، دومى نداشت!)
و بسيارى ديگر از بزرگانى كه ذكر نام همه آنها به درازا مى كشد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.