پاسخ اجمالی:
هديه دادن به مؤمن از اصول اخلاقی اسلام است که پیامبر(ص) بسیار بر آن سفارش نموده اند. خواندن قرآن و زيارت نامه و نماز هدیه ای است که براى ارواح والدين و مؤمنين می فرستیم. از عايشه نقل شده: پيامبر(ص) فرمود: به من امر شد به بقيع روم براى آنها دعا كنم و نماز بخوانم. حتی ابن تيميه گفته: باتفاق رؤساى مذاهب، ميت از نماز، روزه، قرائت قرآن، صدقه و مانند اينها كه زنده انجام مى دهد بهره مى برد. آری زيارت نامه و نماز كه از آغاز تا فرجامش ذكر است و حمد و ستايش خدا نه تنها شرك نيست كه توحيد محض است.
پاسخ تفصیلی:
آيا به هنگام عيادت بيماران ، بردن هديه كار ناپسندى است؟
آيه به هنگام ديدار دوست، بردن هديه اى هر چند كوچك، كار زشتى بوده و نشانه اى از شرك در آن است؟
آيا در هنگام ملاقات و ديدار يكى از عزيزانى كه مدتى است او را نديده ايد، روبوسى و مصافحه نشانه پرستش آن فرد مى باشد و كار زشت و ناپسندى است؟
در كتب اخبار و روايات، بابى تحت عنوان «ثواب هديه دادن به مؤمن» وجود دارد و رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) هم بر آن سفارش نموده اند. بنابراين زمانى كه شخصى به ديدار و ملاقات كسى مى رود، هديه بردن او نشانه اى از انسانيت اوست و از نظر اسلام نيز مستحب مؤكّد است. حال هنگامى كه به ديدار يكى از دوستان يا بستگان متوفى خود مى رويد، چه هديه اى مى توان برايش برد؟ آيا مى توان برای او هدیه مادی برد؟ يا اين كه با قرآن خواندن، صلوات فرستادن، دعا كردن، ذكر و نماز خواندن و ... برايش خيرات مى فرستيد؟ به دليل آشكار و واضح بودن پاسخ اين سؤال، توصيه شده است تا براى ارواح والدين و مؤمنين نماز هديه نماييد. نماز هديه بايد دقيقاً ويژگى بقيه نمازهاى يوميه را داشته باشد و عيناً مانند آن ها باشد، يعنى هم قربه الى اللَّه و هم رو به قبله باشد. دراين صورت خواندن چنين نماز هديه اى با شرايط فوق، چه نشانه اى از شرك مى توان يافت؟!
ضمن اينكه احمد بن حنبل در مسند و ابن شبه در تاريخ مدينه، از عايشه نقل مى كند: پيامبر رفتند و بازگشتند سؤال كردم كجا بوديد؟ فرمود: به من امر شد به بقيع بروم براى آن ها دعا كنم و براي آن ها نماز بخوانم.(1)
علامه امينى در كتاب شريف «الغدير» 22 حديث متواتر از كتب معتبر اهل سنت نقل كرده است و 42 كلام از ائمه اهل سنت در تأكيد استحباب زيارت قبر پيامبر مى آورد و متون زيارت را نقل مى فرمايد. (2)
و فاكهى در حسن الأدب و غزالى در احياء علوم الدين براى ائمه بقيع و شهدای «احد» زيارت نامه هايى نقل كرده اند.(3)
بر اين اساس است كه پيشوايان دينى تأكيد نموده اند كه زائرين پس از زيارت اولیاء الهی و خواندن زيارت نامه، دو ركعت نماز قربة الى اللَّه خوانده و ثوابش را نثار روح آن ها نمايند.
در مورد زيارت نامه ائمه (عليهم السلام) نیز به عنوان نمونه و به دنبال علاقه وافر شيعيان به اميرالمؤمنين على (عليه السلام) طبيعى است كه پس از بررسى آداب زيارت آن امام، چنانچه آثار شرك در زيارت نامه امام على (عليه السلام) وجود نداشته باشد، منطقى است كه در زيارت نامه بقيه ائمه (عليهم السلام) كه اولاد او مى باشند نيز آثار شرك وجود نداشته باشد.
در آداب زيارت ايشان آمده است: چون به خندق كوفه رسيدى بگو «اللَّه أكبر أهل الكبرياء و المجد و العظمة اللَّه أكبر أهل التكبير و التقديس ...»، و چون به دروازه نجف رسيدى بگو «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ ...»، و چون به در ورودى صحن مطهر رسيدى بخوان «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ...»، و وقتى كه به بقعه مباركه رسيدى بخوان «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ...». سپس زيارت هاى گوناگون ديگرى كه شامل سلام بر پيامبر و اميرالمؤمنين (عليه السلام) است را بخواند. پس از اتمام زيارت نامه، دو ركعت نماز به عنوان هديه براى آن امام بخواند. نماز هم بايد با همان ويژگى فوق و با نيت تقرب به خدا و رو به قبله باشد. پس از فراغت از نماز و در تعقيبات نماز، اين دعا را بايد بخواند «پروردگارا دو ركعت نماز به سوى سيد و مولاى خود، ولى تو و برادر رسول تو، اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب (عليه السلام) هديه نمودم ...».(4)
آيا زيارت نامه و نماز كه از آغاز تا فرجامش ذكر است و حمد و ستايش خدا و وحدانيت حق و شهادت به رسالت محمد (صلى الله عليه و آله)، اگر على (عليه السلام) را عبد صالح خدا بخواند شرك است؟! بايد گفت نه تنها شرك نيست كه توحيد محض است؟! (5)
ضمن اينكه شيعيان هركجا و هر نمازى كه مي خوانند چنانچه بخواهند نيت نماز را به زبان بياورند مى گويند: «نماز مى خوانم قربة الى اللَّه» و هرگز به ذهنشان هم خطور نمى كند كه- العياذ باللَّه- «نماز مى خوانم قربةً الى صاحب القبر» و نماز زيارت نيز كه مى خوانند همين گونه نيت مى كنند و نماز را «قربةً الى اللَّه» مى خوانند و ثواب آنرا به صاحب قبر هديه مى كنند، همان گونه كه مثلًا در دعاى بعد از نماز زيارت امام حسين (عليه السلام) مى گويند:
«اللهم انّى صَلَيّتُ و رَكَعتُ و سَجَدتُ لك وَحْدَكَ لاشريكَ لكَ لأنّ الصَّلاة والرّكوع والسُّجودَ لايكونُ الا لك ... اللَّهم وَ هاتانِ الرَّكعتانِ هَديّةٌ مِنّى الى مولاىَ الحسين بن علىّ (عليهما السلام)»؛(6)
(خدايا نماز خواندم و ركوع كردم و سجده كردم براى تو، تو يكتايى هيچ شريكى براى تو نيست، براى اينكه هيچ نماز و ركوع و سجودى نيست مگر براى تو ... خداوندا اين دو ركعت نماز را هديه نمودم به مولايم حسين بن على (عليهما السلام)». (7)
گذشته از اينها، ابن تيميه كه از پيشتازان افكار ضّد تشيع - بلكه اكثر مسلمانان - بوده گفته است: باتفاق رؤساى مذاهب، ميت از نماز، روزه، قرائت قرآن، صدقه و مانند اينها كه زنده انجام مى دهد بهره مى برد.(8)
و ابن قيم كه يكى ديگر از بزرگان آنها است گفته است: مسلمانان براى اموات طلب مغفرت كنند، صدقه بدهند، حج بجا آورند روزه بگيرند، نماز و قرآن و ذكر انجام دهند، ثوابش به اموات مى رسد و [گفته است:] جمهور سلف بر اين مطلب اتفاق دارند.(9)
همچنین بن باز گفته است: ثواب صدقه، حج و عمره، اداى ديون ميت، دعا و استغفار، به ميت مى رسد ولى افضل و بهتر اين است كه قرآن و نماز و طواف براى ميت انجام ندهند.(10)
در کتاب «الفقه على المذاهب الاربعة» در زيارت قبور است كه: «ينبغى للزائر الاشتغال بالدعاء و التضرع و الاعتبار بالموتى وقراءة القرآن للميت فان ذلك ينفع الميت على الاصح ...»؛
(سزاوار است زائر قبور، دعا و تضرع كند و از مرده ها عبرت بگيرد و براى ميت قرآن بخواند كه بنابر اصحّ، ميت از قرآن خواندن زائر منتفع و بهره مند مى شود).(11)
شيعيان هم در کنار قبور، قرآن ودعا و نماز را براى خدا مى خوانند و ثواب آنرا هديه مى كنند و هرگز براى صاحب قبر نماز نمى خوانند و او را عبادت و پرستش نمى كنند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.