پاسخ اجمالی:
این روایت که با عبارتهاى مختلف در کتابهاى اهل سنت با سند صحیح نقل شده؛ از روایاتى است که عصمت امیرمؤمنان(ع) را ثابت مىکند. زیرا معناى عصمت چیزى غیر از «همراهى همیشگى با حق و صواب، و عدم اشتباه در گفتار و کردار» نیست. و طبیعى است که اگر عصمت آن حضرت ثابت شود، عصمت بقیه ائمه(ع) نیز ثابت خواهد شد
پاسخ تفصیلی:
روایات بسیارى در کتابهاى شیعه و سنى از زبان رسول خدا (صلى الله علیه وآله) وجود دارد که با استناد به آنها مىتوان عصمت ائمه علیهم السلام را ثابت کرد، یکی از این روایات حدیث «علی مع الحق و الحق مع علی» می باشد.
این روایت با عبارتهاى مختلف در کتابهاى اهل سنت با سند صحیح نقل شده و از روایاتى است که عصمت امیرمؤمنان علیه السلام را ثابت مىکند. طبیعى است که اگر عصمت آن حضرت ثابت شود، عصمت بقیه ائمه علیهم السلام نیز ثابت خواهد شد.
ابویعلى موصلى در مسند خود مىنویسد:
«حدثنا محمد بن عباد المکی، حدثنا أبو سعید، عن صدقة بن الربیع، عن عمارة بن غزیة، عن عبد الرحمن بن أبی سعید، عن أبیه، قال: کنا عند بیت النبی صلى الله علیه و سلم فی نفر من المهاجرین و الأنصار، فخرج علینا فقال: ألا أخبرکم بخیارکم؟ قالوا: بلى. قال: خیارکم الموفون المطیبون إن الله یحب الخفی التقی. قال: و مر علی بن أبی طالب فقال الحق مع ذا الحق مع ذا.»
(عبد الرحمن بن أبى سعد از پدرش نقل کرده است که ما با عدهاى از مهاجرین و انصار در کنار خانه رسول خدا صلى الله علیه وآله نشسته بودیم در این هنگام، رسول خدا (صل الله علیه وآله) خارج شد و فرمود: آیا مىخواهید که شما را از بهترین فردتان آگاه کنم؟ گفتند: بلى. فرمود: بهترین شما کسانى هستند که به عهد خود وفادارند و از بوى خوش استفاده مىکنند. به درستی که خداوند کسانی را که در خفا پرهیزکارند دوست دارد. راوى گوید: در این زمان على بن أبى طالب (علیهما السلام) از کنار ما گذشت؛ پس رسول خدا (صل الله علیه وآله) فرمود:حق با این است، حق با این است، حق با این است).(1)
هیثمى بعد از نقل این روایت مىگوید:
رواه أبو یعلى، و رجاله ثقات.
این روایت را ابویعلى نقل کرده و راویان آن مورد اعتماد هستند.(2)
فخر رازى در تفسیر خود مىنویسد:
«فقد ثبت بالتواتر و من اقتدى فی دینه بعلى بن أبی طالب فقد اهتدى و الدلیل علیه قوله علیه السلام: اللهم أدر الحق مع علی حیث دار».
(با روایات متواتر ثابت شده است که اگر کسى در دینش از على بن أبى طالب تقلید کند، به درستى که هدایت شده است،
دلیل این مطلب گفته رسول خدا (صل الله علیه وآله) است که فرمود: خدایا ! حقیقت را بر محور على (علیه السلام) به گردش درآور، هر طرف که او چرخید).(3)
در تعبیر دیگر رسول خدا صلى الله علیه وآله قرآن و امیرمؤمنان علیه السلام قرین یکدیگر قرار داده است.
حاکم نیشابورى در المستدرک مىنویسد:
«أبو سعید التیمی، عن أبی ثابت مولى أبی ذر، قال کنت مع علی رضی الله عنه یوم الجمل فلما رأیت عائشة واقفة... سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: علی مع القرآن و القرآن مع علی لن یتفرقا حتى یردا علی الحوض».
(أبى ثابت غلام ابوذر گوید: من در جنگ جمل همراه على علیه السلام بودم... از رسول خدا (صل الله علیه وآله) شنیدم که فرمود: على با قرآن است و قرآن با على است این دو هرگز از همدیگر جدا نمىشوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.)
«هذا حدیث صحیح الإسناد و أبو سعید التیمی هو عقیصاء ثقة مأمون و لم یخرجاه».
(این روایت سندش صحیح است و ابوسعید تیمى همان عقیصاء است که مورد اعتماد و اطمینان است؛ اما بخارى و مسلم این روایت را نقل نکردهاند».(4)
بنابراین در صحت سند این روایت تردیدى نیست.
این روایت بر عصمت امیرمومنان علیه السلام تصریح دارد؛ زیرا معناى عصمت چیزى غیر از «همراهى همیشگى با حق و صواب، و عدم اشتباه در گفتار و کردار» نیست و زمانى که رسول خدا صلى الله علیه وآله شهادت دهد که امیرمؤمنان در همه حالات و همواره با حق است و هیچگاه از حق جدا نمىشود، عصمت آن حضرت از هر نوع گناه و خطا ثابت مىشود؛ چرا که کردار و گفتار انسان خطا کار، همواره با حق نیست و امکان خطا و اشتباه در آن وجود دارد. بنا براین امیرمؤمنان علیه السلام چون همواره ملازم با حق است و هیچگاه از حق جدا نمىشود، اعتقاد به عصمت آن حضرت ضرورى است و گر نه گفتار رسول خدا صلى الله علیه وآله تکذیب خواهد شد.
جالب این است که حتى ابن تیمیه حرانى نیز مىگوید که اگر این روایت صحیح باشد، عصمت امیرمؤمنان علیه السلام از آن ثابت مىشود.
او می گوید: این گفته آنها (شیعیان) که همگى روایت کردهاند که رسول خدا (صل الله علیه وآله) فرموده: «على با حق است و حق با او است و همواره حق بر مدار على مىچرخد، و این دو هرگز از همدیگر جدا نمىشوند در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند» از بزرگترین دروغها و نادانى است.
زیرا این حدیث را هیچ کس از رسول خدا (صل الله علیه وآله) نقل نکرد است، نه با سند صحیح و نه با سند ضعیف؛ پس چگونه شیعیان ادعا مىکنند که همگى این روایت را نقل کردهاند.
دلیل دیگر بر بطلان ادعاى شیعیان این که: حق بر مدار هیچ کسى جز رسول خدا (صل الله علیه وآله) نمىچرخد و اگر حق بر مدار على (علیه السلام) بچرخد، واجب است که او همانند رسول خدا (صل الله علیه وآله) معصوم باشد. و این از نادانى شیعیان است که چنین چیزى را ادعا مىکنند؛ اما آنهایى که دانا هستند مىدانند که على (علیه السلام) سزاوارتر از ابوبکر، عمر، عثمان و دیگران در عصمت نیست و چون در میان نامبردگان کسى معصوم نیست؛ پس دروغ بودن ادعاى شیعیان فهمیده مىشود.(5)
اما در جواب ابن تیمیه درباره صحت این روایت می گوییم: از ابو یعلی، هیثمی، فخر رازی و حاکم نیشابوری نقل شد که ، اهل سنّت هم این روایت را با تواتر نقل و تصحیح کرده اند و فقط شیعه نقل نکرده و اسناد آن ضعیف نیست؛ پس این گفته ابن تیمیه که این روایت نه با سند صحیح و نه با سند ضعیف از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل نشده است، گفتارى است از روى عناد و لجاجت با اهل بیت علیهم السلام، امّا به اقرار ابن تیمیه این روایت - در صورت اثبات نقل و صحیح بودن سند برای او - دلالت بر عصمت امیرمؤمنان علیه السلام دارد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.