پاسخ اجمالی:
علمای اهل سنت نقل کرده اند: ابوبکر در جاهلیّت (کلمه جاهلیت از اضافات خود راوی است) شراب نوشید و شعری سرود؛ رسول خدا(ص) خبردار شد و در حالى که از ناراحتی جامه اش به زمین کشیده مى شد نزد ابوبکر رفت و او را با عمر یافت و آنها را توبیخ کرد.
پاسخ تفصیلی:
فاکهى در کتاب «مکّه» با سندش از ابوالقموص نقل کرده است:
ابوبکر در جاهلیّت (کلمه «جاهلیت» از اضافات فاکهى است) (1) شراب نوشید و چنین سرود :
«تحیّی اُمَّ بکر بالسلامِ *** وهل لی بعد قومک من سلامِ»
(اى مادر بکر! درودى توأم با صلح وآرامش بر تو باد. آیا (مى پندارى) پس از (کشته شدنِ) بستگان تو براى من آسایشى مانده است).
تا آخر ابیات
آنگاه که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خبردار شد ، در حالى که جامه اش به زمین کشیده مى شد نزد ابوبکر رفت و او را با عمر یافت . چون نگاه ابوبکر به چهره برافروخته و سرخ شده پیامبر افتاد گفت : «نعوذ بالله من غضب رسول الله(صلى الله علیه وآله) ، والله لایلیج لنا رأساً أبداً»؛ (پناه به خدا از غضب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ، و خداوند هر گز سر ما را نچرخاند ومست نشویم) . و او نخستین کسى بود که شراب را بر خود حرام کرد .
طبرى این حدیث ابوالقموص را در تفسیرش ذکر کرده است(2) . (اما به خاطر حفظ کرامت ابوبکر اسم او را تحریف کرده و به جاى آن «رجل» قرار داده; و نیز در شعر به جاى «اُمّ بکر» «اُمّ عمرو» قرار داده است).
وى از ابن بشار(3)، از عبدالوهّاب(4)، از عوف(5)، از ابوالقموص زید بن على(6) نقل کرده است :
خداوند درباره شراب سه بار آیه نازل کرد ; در اوّلین آیه فرمود : «یَسْـئَلُونَکَ عَنِ ا لْخَمْرِ وَا لْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا»(7)؛ (درباره شراب و قمار از تو سؤال مى کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگى است و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بردارد; (ولى) گناه آنها از نفعشان بیشتر است) . پس با وجود این آیه هر کدام از مسلمین که مى خواست ، شراب مى نوشید حتّى آن دو مرد شراب نوشیدند و به نماز ایستادند و شروع به هذیان گویى کردند که عوف معناى آن را نفهمید. پس خداى عزّوجلّ درباره شراب این آیه را نازل کرد : «یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَتَقْرَبُواْ الصَّلاةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّى تَعْلَمُواْ مَاتَقُولُونَ»(8)؛ ( اى کسانى که ایمان آورده اید! در حال مستى به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه مى گویید). و باز گروهى شراب نوشیدند ، ولى در وقت نماز از آن پرهیز مى کردند تا جایى که بنا به گفته ابوالقموص مردى شراب نوشید و شروع کرد به نوحه سرایى بر کشتگان بدر و گفت :
1 ـ «تحیّی بالسلامة اُمّ عمرو *** وهل لک بعد رهطک من سلامِ
2 ـ ذرینی أصطبح بکراً فإنّی *** رأیت الموتَ نقَّب عن هشامِ
3 ـ وودَّ بنو المغیرةِ لو فدوهُ *** بألف من رجال أو سَوامِ
4 ـ کأ نّی بالطویِّ طویِّ بدر *** من الشیزى یکلّل بالسنامِ
5 ـ کأ نّی بالطویِّ طویِّ بدر *** من الفتیان والحللِ الکرامِ»
1 ـ (اى مادر عمرو! درودى توأم با صلح و آرامش بر تو باد آیا (مى پندارى) پس از (کشته شدنِ) بستگان تو براى تو آسایشى هست؟ 2 ـ مرا فرصتى ده تا بامدادان را با «بکر» به سر آورم ، چرا که دیدم مرگ به تعقیب هشام برخاست. 3 ـ فرزندان مغیره (وبستگان او) آرزو مى کردند که اى کاش مى شد با دادن هزاران نفر از مردان یا چهارپایان جان مغیره را بخرند . 4 ـ (امّا افسوس!) چه بسیار مى بینم (اشرافى را که دارنده) ظروف پر از گوشتهاى لذیذِ (شتران) بودند و اینک (جسدشان) در چاه بدر افتاده است . 5 ـ چه بسیار مى بینم جوانانى را که با جامه هاى فاخر خود در چاه بدر سرنگون گشته اند) .
راوى مى گوید: این شعر به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسید، پس به راه افتاد در حالى که از ناراحتى رداى آن حضرت به زمین کشیده مى شد تا به آن مرد رسید و چون مرد آن حضرت را دید که چیزى در دست دارد و بالا مى برد تا او را بزند گفت: «أعوذ بالله من غضب الله ورسوله ، والله لا أطعمها أبداً»؛ (پناه مى برم به خدا از غضب خدا و رسولش ، سوگند به خدا دیگر شراب نمى نوشم) .
پس خداوند آیه تحریم شراب را نازل کرد : «یَـآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا ا لْخَمْرُ وَا لْمَیْسِرُ وَالاَْنصَابُ وَالاْزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطان»(9)؛ ( اى کسانى که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بتها و أزلام (نوعى بخت آزمایى)، پلید و از عمل شیطان است) ، تا آنجا که فرمود : «فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ»؛ ( آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهى اکید ،) خوددارى خواهید کرد؟) ، در این هنگام بود که عمر بن خطّاب گفت : «إنتهینا إنتهینا»(10)؛ (از این کار) دست برداشتیم ، دست برداشتیم) .(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.