پاسخ اجمالی:
مسلمانان که از کارهاى عثمان ناراضی بودند تصمیم گرفتند کسى را به سوى او بفرستند تا با او سخن بگوید و او را از بدعت هایش آگاه کند. پس، عامر بن عبد الله تمیمى عنبرى را به سوى او فرستادند. عامر بر عثمان وارد شد و او را نصیحت کرد. عثمان، از گفته او ناراحت شد و عامر بن عبد قیس را از بصره به شام تبعید کرد.
پاسخ تفصیلی:
طبرى نقل مى کند که: گروهى از مسلمانان گرد آمدند و درباره کارهاى عثمان گفتگو کردند و نظرشان بر این قرار گرفت که کسى را به سوى او بفرستند تا با او سخن بگوید و او را از بدعت هایش آگاه کند. پس، عامر بن عبد الله تمیمى عنبرى را (که عامر بن عبد قیس(1) نیز خوانده مى شد)، به سوى او فرستادند.
عامر بر عثمان وارد شد و به وى گفت: گروهى از مسلمانان گرد آمدند و در کارهاى تو نگریستند و چنین یافتند که تو کارهاى بسیار بدى مرتکب شده اى. پس، از خداى(عزوجل) پروا کن و توبه نما و از این کارها دست بردار.
عثمان گفت: به این نگاه کنید. مردم مى پندارند که او قارى قرآن است؛ ولى او مى آید و با من درباره چیزهاى بى ارزش سخن مى گوید! به خدا سوگند، او نمى داند خدا کجاست.
عامر گفت: من نمى دانم خدا کجاست؟!
گفت: آرى. به خدا سوگند، نمى دانى خدا کجاست.
عامر گفت: به خدا سوگند، چرا. مى دانم که خدا در کمین توست(2). (3)
[عثمان]، عامر بن عبد قیس را از بصره به شام تبعید کرد.(4)، (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.