پاسخ اجمالی:
حضرت به او فرمود: اى نعمان! پیامبر(ص) فرمود: اوّل کسى که امر دین را به رأى خود قیاس کرد ابلیس بود. بعد حضرت از ابوحنیفه سؤال کرد: کدام یک از این دو اعظم است، کشتن انسان یا زنا؟ گفت: کشتن انسان. فرمود: پس چرا در قتل نفس دو شاهد و در زنا چهار شاهد لازم است؟ باز فرمود: نماز اعظم است یا روزه؟ گفت: نماز. فرمود: پس چرا حائض باید روزه خود قضا کند ولى نماز را نه؟ بعد فرمود: واى بر تواز خدا بترس و در دین به رأى خود قیاس مکن.
پاسخ تفصیلی:
ابوحنیفه، عبدالله بن ابى شبرمه و ابن ابى لیلى بر جعفر بن محمّد الصادق(علیه السلام) وارد شدند. حضرت به ابن ابى لیلى فرمود: این چه کسى است که همراه تو است؟ عرض کرد: این مردى است که داراى بصیرت و نفوذ در دین است.
حضرت فرمود: گویا او در امر دین به رأى خود قیاس مى کند؟ گفت: آرى. حضرت به ابى حنیفه فرمود: اسم تو چیست؟ گفت: نعمان. حضرت فرمود: در تو نمى بینم که چیزى را به خوبى بدانى؟ آن گاه حضرت شروع به طرح مسائلى نمود. در تمام موارد ابوحنیفه جوابى نداشت که بدهد، آن گاه حضرت فرمود: اى نعمان! پدرم از جدّم حدیث نقل کرده که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: اوّل کسى که امر دین را به رأى خود قیاس کرد ابلیس بود. خداوند متعال به او فرمود: سجده کن بر آدم.
او در جواب گفت: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نار وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِین»(1)؛ (من از او بهترم; زیرا مرا از آتش خلق کردى و او را از گل آفریدى.) پس هر کس دین را با رأى خود تبیین کند، خداوند او را در روز قیامت با ابلیس مقرون سازد؛ زیرا او را در قیاس متابعت کرده است.
ابن شبرمه مى گوید: آن گاه حضرت از ابوحنیفه سؤال کرد: کدام یک از این دو اعظم است: کشتن انسان یا زنا؟ ابوحنیفه گفت: کشتن انسان. حضرت فرمود: پس چرا خداوند ـ عزّوجلّ ـ در قتل نفس دو شاهد را کافى دانسته ولى در زنا چهار شاهد را لازم مى داند؟
باز فرمود: کدام یک اعظم است: نماز یا روزه؟ ابوحنیفه گفت: نماز. حضرت فرمود: پس چه شده حائض را که روزه خود قضا مى کند ولى نماز خود را قضا نمى نماید؟ واى بر تو! قیاست چگونه حکم مى کند؟ از خدا بترس و در دین به رأى خود قیاس مکن(2).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.