پاسخ اجمالی:
امام باقر(ع) نزد علما و بزرگان اهل سنت مورد احترام و تعظیم قرار داشت. محمّد بن سعد زهرى می گوید: «محمّد از طبقه سوم از تابعین مدینه، مردى عابد، عالم و ثقه بود». همچنین ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ مى گوید: «او سید فقهاى حجاز است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند. او ملقّب به باقر است، کسى که علم را مى شکافد. و این لقبى است که رسول خدا(ص) بر او گذارده است»، و... .
پاسخ تفصیلی:
با مراجعه به تاریخ و کلمات بزرگان و علماى اهل سنت پى مى بریم که امام باقر(علیه السلام) مورد احترام و تعظیم عموم آنان بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان اشاره مى کنیم:
1 ـ محمّد بن سعد زهرى (ت: 230 هـ.ق): او درباره حضرت باقر(علیه السلام) مى گوید: «محمّد من الطبقة الثالثة من التابعین من المدینة، کان عابداً عالماً ثقة»(1)؛ (محمّد از طبقه سوم از تابعین مدینه، مردى عابد، عالم و ثقه بود). او همچنین درباره حضرت مى گوید: «کان ثقة کثیر الحدیث»؛ (او ثقه و کثیر الحدیث بود).(2)
2 ـ ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ (ت: 250 هـ.ق): وى اینگونه مى گوید:«... وهو سیّد فقهاء الحجاز ومنه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، وهو الملقّب بالباقر، باقر العلوم، لقّبه به رسول الله(صلى الله علیه وآله) ...»(3)؛ (... او سید فقهاى حجاز است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند. او ملقّب به باقر است، کسى که علم را مى شکافد. و این لقبى است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر او گذارده است...).
3 ـ حافظ ابونعیم اصفهانى (ت: 430 هـ.ق): وى مى نویسد: «و منهم الحاضر الذاکر الخاشع الصابر، ابوجعفر محمّد بن علىّ الباقر...»(4)؛ (از جمله اولیا، حاضر، ذاکر، خاشع، صابر، ابوجعفر محمّد بن على الباقر است...).
4 ـ فخر رازى (ت: 604 هـ.ق): او ذیل آیه «انا اعطیناک الکوثر» در معناى کوثر مى گوید: «والقول الثالث: الکوثر اولاده... فالمعنى انّه یعطیه نسلا یبقون على مرّ الزمان. فانظر کم قتل من اهل البیت ثم العالم ممتلىء منهم ولم یبق من بنى امیّة فی الدنیا احد یعبأ به. ثم انظر کم کان فیهم من الأکابر من العلماء کالباقر والصادق والکاظم والرضا(علیهم السلام)...»(5)؛ (قول سوّم آن است که مراد از کوثر اولاد اویند... و مقصود آن است که خداوند به او نسلى عنایت خواهد کرد که در طول زمان باقى خواهند ماند. پس بنگر که چه مقدار از اهل بیت کشته شدند ولى عالم از آنان پر است، و در مقابل از بنى امیه در دنیا کسى که قابل توجه باشد وجود ندارد. نظر کن چه افرادى از بزرگان علما; همانند باقر و کاظم و صادق و رضا(علیهم السلام)در میان آنان وجود دارد...).
5 ـ محمّد بن طلحه شافعى (ت: 652 هـ.ق): او درباره حضرت مى گوید:«هو باقر العلم وجامعه وشاهر علمه ورافعه... صفا قلبه وزکا علمه وطهرت نفسه وشرفت اخلاقه وعمرت بطاعة الله اوقاته ورسخت فی مقام التقوى قدمه...»(6)؛ (او شکافنده علم و جمع کننده آن، و شهرت دهنده و بالابرنده علم بود. کسى که قلبش باصفا و عملش تزکیه شده و نفسش پاک و اخلاقش با شرف بود. تمام اوقاتش به طاعت خدا مشغول و در مقام تقوا ثابت قدم بود...).
6 ـ ابن ابى الحدید معتزلى (ت: 655 هـ.ق): او در شرح نهج البلاغه، کلام جاحظ را نقل کرده و آن را تقریر نموده است.(7) وى همچنین مى گوید: «کان محمّد بن على بن الحسین... سیّد فقهاء الحجاز...»(8)؛ (محمّد بن على بن الحسین(امام باقر(علیه السلام))... بزرگ فقهاى حجاز بود...).
7 ـ محمّد بن احمد بن ابى بکر قرطبى (ت: 671 هـ.ق): او در تفسیر آیه «إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً...»(9) مى گوید: «و منه الباقر لابى جعفر محمّد بن على زین العابدین; لأنّه بقر العلم وعرف اصله اى شقّه»(10)؛ (... از همین ماده است اسم باقر براى ابى جعفر محمّدبن على زین العابدین; زیرا او علم را شکافت و اصل آن را به دیگران شناساند).
8 ـ ابو زکریّا محیى الدین بن شرف نووى (ت: 676 هـ.ق): او درباره حضرت باقر(علیه السلام) مى گوید: «هو تابعى جلیل، امام بارع، مجمع على جلالته، معدود فی فقهاء المدینة وأئمتهم»(11)؛ (او از تابعین بزرگوار و امامى نمونه است. کسى که بر جلالتش اجماع بوده و در جمله فقهاى مدینه و امامان فقها به حساب مى آید).
9 ـ ابوالعباس ابن خلکان (ت: 681 هـ.ق): او مى نویسد: «... کان الباقر عالماً سیّداً کبیراً. وانّما قیل له الباقر، لأنّه تَبَقّر فی العلم»(12)؛ (... باقر، مردى عالم، سیّد و بزرگ بود. او را باقر نامیده اند; زیرا علم را وسعت داد).
10 ـ شمس الدین ذهبى (ت: 748 هـ.ق): مى گوید: «و کان من فقهاء المدینة. وقیل له الباقر؛ لأنّه بقر العلم اى شقّه وعرف اصله وخفیّه»(13)؛ (او از فقهاى مدینه به حساب مى آمد. به او باقر گفته اند؛ زیرا علم را شکافته و اصل و ریشه آن را شناخته است).
11 ـ ابن کثیر دمشقى (ت: 774 هـ.ق): او مى نویسد: «و هو محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب القرشى الهاشمى ابوجعفر الباقر... وهو تابعى جلیل، کبیر القدر کثیراً، احد اعلام هذه الأمة علماً وعملا وسیادة وشرفاً... حدّث عنه جماعة من کبار التابعین وغیرهم...»(14)؛ (او محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب، قرشى، هاشمى، ابوجعفر باقر است... او تابعى بزرگوار، بسیار بزرگ مقدار، یکى از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگى و شرف است... از او جماعتى از بزرگان تابعین و دیگران روایت نقل کرده اند...).
12 ـ حافظ احمد بن على بن حجر عسقلانى (ت: 852 هـ.ق): «محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب. ابوجعفر الباقر، ثقة، فاضل من الرابعة»(15)؛ (محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب، ابوجعفر باقر، ثقه، فاضل و از طبقه چهارم رجال حدیث است).
13 ـ ابن صبّاغ مالکى (ت: 855 هـ.ق): «و امّا مناقبه فکثیرة عدیدة واوصافه فحمیدة جلیلة»(16)؛ (و امّا مناقب او بسیار و اوصاف او پسندیده و بزرگ است).
14 ـ شمس الدین محمّد بن طولون (ت: 953 هـ.ق): «و کان الباقر عالماً سیداً کبیراً وانّما قیل له الباقر لأنّه تبقر فی العلم اى توسّع»(17)؛ (... باقر، شخصى عالم و بزرگ مرد بود، او را به جهت توسعه در علم، باقر نامیدند).
15 ـ احمد بن حجر هیتمى مکّى (ت: 974 هـ.ق): «وارثه منهم عبادة وعلماً وزهادة ابوجعفر محمّد الباقر... فلذلک هو اظهر من مخبّات کنوز المعارف وحقائق الأحکام والحکم واللطائف»(18)؛ (... وارث على بن الحسین در عبادت و علم و زهد، ابوجعفر محمّد باقر بود. او را به جهت شکافتن علم باقر نامیدند... به همین جهت است که او گنج هاى معارف و حقایق احکام و حِکَم و لطایف را آشکار ساخت...).(19)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.