پاسخ اجمالی:
امام حسین(ع) از احترام ويژه اى در بین صحابه و تابعين برخوردار بود؛ زيد بن ارقم می گوید: «سر امام حسین(ع) را نزد ابن زیاد آوردند. او با چوب به دندان هاى حضرت می زد. در دلم گفتم: من خود مشاهده کردم که پیامبر(ص) همین موضعى را که چوب مى زنى مى بوسید». هم چنین عبدالله بن عمر می گفت: آيا شما را خبر دهم به کسى که محبوب ترين اهل زمين نزد اهل آسمان است؟ او حسین(ع) است. جابر بن عبدالله از پیامبر(ص) نقل می کند که می فرمود: «هرکس دوست دارد نظر کند به مردى از اهل بهشت، بايد به حسين(ع) نظر کند».
پاسخ تفصیلی:
با مراجعه به کتب حدیثى و تراجم اهل سنت پى مى بریم که امام حسین(علیه السلام) از احترام ویژه اى در میان اصحاب و تابعین برخوردار بوده است؛ بعنوان نمونه:
1. «انس بن مالک» مى گوید: «لمّا قتل الحسین بن علىّ جىء برأسه إلى ابن زیاد فجعل ینکت بقضیب على ثنایاه... فقلت فی نفسى: لأسوأنک، لقد رأیت رسول الله(صلى الله علیه وآله) یقبّل موضع قضیبک من فیه»;(1) (بعد از شهادت حسین بن على(علیه السلام) سر او را نزد ابن زیاد آوردند. او شروع به زدن با چوب به دندان هاى حضرت کرد... من در دلم گفتم: چه کار زشتى مى کنى، من خود مشاهده کردم که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) همین موضعى را که چوب مى زنى مى بوسید).
2. «زید بن ارقم» مى گوید: «کنت جالساً عند عبیدالله بن زیاد اذ أتى برأس الحسین(علیه السلام) فوضع بین یدیه، فاخذ قضیبه فوضعه بین شفتیه. فقلت انّک لتضع قضیبک فی موضع طالما لثمه رسول الله(صلى الله علیه وآله) فقال: قم إنّک شیخ قد ذهب عقلک»;(2) (من نزد عبیدالله بن زیاد نشسته بودم که سر حسین را به نزد او آوردند، ابن زیاد چوب دستى خود را برداشت و بر لبان حضرت کوبید. به او گفتم: تو چوبت را به جایى مى زنى که مدت هاى زیاد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آن جا را مى بوسید. ابن زیاد گفت: برخیز تو پیرمردى هستى که عقلت را از دست داده اى).
3. «اسماعیل بن رجاء» از پدرش نقل مى کند که گفت: «من در مسجد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در میان دسته اى بودم که در میان آنها ابوسعید خدرى و عبدالله بن عمر بودند. حسین بن على(علیه السلام) از کنار ما عبور کرده و سلام نمود. آنان جواب او را دادند. عبدالله بن عمر سکوت کرد تا مردم فارغ شوند. آن گاه صداى خود را بلند کرده و گفت: و علیک السلام و رحمة الله و برکاته. سپس رو به قوم کرده و گفت: آیا شما را خبر دهم به کسى که محبوب ترین اهل زمین نزد اهل آسمان است؟ گفتند: آرى. گفت: آن شخص، این مرد هاشمى است. بعد از روزهاى صفین با من سخن نگفته است. اگر او از من راضى گردد براى من خوشایندتر است از این که صاحب شتران سرخ موى باشم.(3)
4. جابر بن عبدالله انصارى مى گوید: «هرکس دوست دارد نظر کند به مردى از اهل بهشت، باید به حسین(علیه السلام) نظر کند; زیرا از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم که چنین مى فرمود».(4)
هیثمى نیز در «مجمع الزوائد» این حدیث را نقل کرده و در پایان مى گوید: «رجال این حدیث همگى صحیح اند غیر از ربیع بن سعد که او ثقه است».(5)
5. عمر بن خطّاب، خطاب به امام حسین(علیه السلام) عرض کرد: «آن چه که بر سر ما روییده شده (یعنى اسلام) توسط شما خاندان بوده است».(6)
6. عبدالله بن عباس، رکاب اسب امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) را گرفته بود. برخى او را سرزنش کردنده و گفتند: سن تو از این دو بیشتر است؟! ابن عباس به آنان گفت: این دو فرزندان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هستند، آیا گرفتن رکاب این دو براى من سعادت نیست؟(7)
7. «معاویه» به «عبدالله بن جعفر» گفت: تو سید و سرور بنى هاشم مى باشى. او در جواب معاویه گفت: بزرگ بنى هاشم حسن و حسینند.(8)
8. «ولید بن عتبة بن ابى سفیان» ـ والى مدینه ـ هنگامى که مروان بن حکم به او پیشنهاد کشتن امام حسین(علیه السلام) را داد، به او گفت: «به خدا سوگند اى مروان! دوست ندارم که براى من دنیا و آنچه در آن است باشد در حالى که حسین(علیه السلام) را کشته باشم. سبحان الله! آیا به جهت بیعت نکردن حسین، او را بکشم؟ به خدا سوگند! من یقین دارم شخصى که حسین را به قتل برساند، در روز قیامت میزان عملش خفیف است.(9)
9. ابراهیم نخعى مى گوید: «اگر من در میان قاتلان حسین(علیه السلام) بودم، آنگاه وارد بهشت مى شدم، از نظر کردن بر صورت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) حیا مى کردم»(10).(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.