پاسخ اجمالی:
روایات بسیاری دلالت بر گریه پیامبر(ص) بر اموات یا گریه دیگران در حضور آن حضرت دارد، نقل شده پیامبر(ص) قبل از آن که خبر شهادت زید و جعفر و ابن رواحه به مردم برسد شهادت آنان را خبر داد، پس فرمود: زید پرچم را به دست گرفت و به شهادت رسید، سپس جعفر پرچم، و پس از وی، ابن رواحه هم شهید شد، پیامبر در آن حال گریستند. هم چنین پس از نیرد احد، پیامبر(ص) فرمودند: «حمزه هیچ گریه کننده اى ندارد. سعد بن معاذ زنان را به خانه پیامبر آورد و آنها بر حمزه گریه کردند. پیامبر براى آن زنان دعا کرد و آنها را باز گرداند.
پاسخ تفصیلی:
روایاتى که دلالت بر وقوع گریه از پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا گریه دیگران در حضور آن حضرت دارد بسیار زیاد است که ما به نمونه هایى از آن اشاره مى کنیم:
1ـ روایتى است که در صحیح بخارى به این مضمون نقل شده است:
«پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از آن که خبر شهادت زید و جعفر و ابن رواحه به مردم برسد شهادت آنان را خبر داد، پس فرمود: زید پرچم را به دست گرفت و به شهادت رسید، سپس جعفر پرچم را به دست گرفت و به شهادت رسید سپس ابن رواحه گرفت و او هم شهید شد، در حال گفتن این کلمات، قطرات اشک از چشم پیامبر جارى بود»(1)
در این خبر به گریه کردن آن حضرت بر شهادت مؤمنینى که پرچمدار سپاه اسلام مى شدند، تصریح شده است.
2ـ در روایت دیگر که مورخان نقل کرده اند چنین مى خوانیم:
«هنگامى که جعفر و اصحاب او در جنگ به شهادت رسیدند، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) وارد خانه جعفر شد و فرزندان جعفر را جمع کرد و آن ها را بویید و چشمان مبارکش پر از اشک شد. همسرش اسماء گفت: پدر و مادرم به فدایت! چرا گریه مى کنید؟ آیا از جعفر و اصحابش خبرى به شما رسیده است؟ فرمود: آرى، امروز به شهادت رسیدند. اسماء می گوید: من صیحه زنان برخاستم و زن ها جمع شدند و در همین حال فاطمه وارد شد در حالى که گریه میکرد و مى گفت: و اعمّاه! و رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: بر شخصى مثل جعفر باید گریه کنند گریه کنندگان »(2)
3ـ و در روایت دیگرى چنین آمده است:
«انس مى گوید: با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) وارد خانه شدیم در حالى که ابراهیم (پسر پیامبر خدا) در حال احتضار بود، چشمان رسول خدا شروع به اشک ریختن نمود، عبدالرحمان بن عوف به رسول خدا عرض کرد: اى رسول خدا شما هم (در مرگ فرزندتان گریه مى کنید) پیامبر فرمود: این اشک ریختن (از باب) رحمت است. سپس حضرت فرمود: چشم میگرید، قلب محزون مى شود، اما چیزى که رضایت خدا در آن نباشد بر زبان جارى نمى کنیم و ما اى ابراهیم! در فراق تو محزون هستیم»(3)
در سنن ابن ماجه در ادامه این روایت می گوید:
«حضرت، خود را بر بدن ابراهیم افکند و گریه کرد»(4)
4ـ همچنین در روایت دیگرى آمده است:
«بعد از غزوه اُحُد، هنگامى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از خانه هاى انصار صداى گریه بر شهیدانشان را شنید، چشمان مبارک پر از اشک شد و گریست و فرمود: اما حمزه هیچ گریه کننده اى ندارد. سعد بن معاذ این سخن را شنید و زنان بنى عبدالاشهل رابه خانه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آورد و آنها بر حمزه گریه کردند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از شنیدن این خبر براى آن زنان دعا کرد و آنها را باز گرداند. پس از آن روز هیچ زنى از انصار بر مرده اى گریه نکرد مگر آن که ابتدا بر حمزه گریست و سپس بر مردگان خود گریه کرد»(5)
بنابراین گریه کردن پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر شهدا و گریه کردن دیگران در حضور آن حضرت و بلکه تشکیل جلسه براى گریه و عزا در حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) و سفارش آن حضرت به گریه کردن بر بزرگان دلالت بر این دارد که گریه بر اموات و بزرگان جزء سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده است. (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.