پاسخ اجمالی:
بعد از رحلت پیامبر(ص) روزی حضرت زهرا(س) از نحوه تشییع جنازه زنان در مدینه ابراز ناراحتی کردند زیرا حجم بدنشان موقع تشییع نمایان بود. اسماء مانند تابوت هایی که در حبشه دیده بود و بدن درون آن قرار می گرفت را برای حضرت(س) ساخت، و ایشان با دیدن آن تبسم فرمودند.
پاسخ تفصیلی:
مقام عفت ایشان به آن حد بود که در کتاب ذخائرالعقبی از اسماء بنت عمیس داستان عجیبى به این شرح نقل شده است:روزى فاطمه(علیها السلام) به من فرمود: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات به صورت ناخوشایندى براى دفن مى برند، و تنها پارچه اى بر او مى افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است ناخرسندم.
اسماء گفت: من در سرزمین حبشه چیزى دیده ام که با آن جنازه مردگان را حمل مى کردند، سپس شاخه هایى از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصى درآورد که پارچه اى را روى چوب هاى آن مى افکندند، و بدن را درون آن مى گذاردند، به گونه اى که بدن پیدا نبود.
هنگامى که فاطمه بانوى بزرگ اسلام(علیها السلام) آن را مشاهده کرد فرمود: بسیار خوب و عالى است (و هنگامى که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید)...
و در ذیل همین حدیث آمده است: هنگامى که فاطمه(علیها السلام) چشمش به آن افتاد تبسم فرمود، و این تنها تبسم او بعد از وفات پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بود!(1)
ابونعیم در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که روزى رو به یارانش کرد و فرمود:
«مَا خَیْرُ لِلْنِساءِ»؛ (چه چیزى براى زنان از همه بهتر است)؟
یاران ندانستند در جواب چه بگویند.
على(علیه السلام) به سوى فاطمه(علیها السلام) آمد و این مطلب را به اطلاع او رسانید.
بانوى اسلام گفت : چرا نگفتى: «خَیْرٌ لَهُنَّ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لاَ یَرَوْنَهُنَّ»؛ (از همه بهتر این است که نه آنها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آنها را) (با آنها جلسات خصوصى نداشته باشند).
على(علیه السلام) بازگشت و این پاسخ را به پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) عرض کرد.
پیامبر فرمود: «مَنْ عَلَّمَکَ هذا»؛ (چه کسى این پاسخ را به تو آموخت؟).
عرض کرد: فاطمه(علیها السلام) .
فرمود: «اِنَّها بَضْعَةٌ مِنِّی»؛ (او پاره وجود من است).(2).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.