پاسخ اجمالی:
«گنجینه ی احکام» از قول «بهاء» نقل می کند : اکثری از مردم محتاج به این فقره مشاهده می شوند، چه اگر سودی در میان نباشد، امور معطل و معوق خواهد ماند. لذا فضلا علی العباد، ربا را مثل معاملات دیگر که ما بین مردم متداول است، قرار فرمودیم. باید به "بهاء" گفت: قانون برای حفظ حقوق و جلوگیری کردن از تضییع آنهاست و گر نه احتیاجی به جعل قانون نیست. قانونی که عامل گرایش به سودپرستى و فراموشى کمک هاى انسان دوستانه باشد و اسباب تباهى انسان ها را فراهم می آورد، برای مجرمین و جنایتکاران ستمگر خوب است.
پاسخ تفصیلی:
در آموزه هاى اسلامى، یکى از مهم ترین ویژگى هاى نظام اقتصادى ربوى، به صورت تمثیلى لطیف و پرمعنا، نمایانده شده است. رباخوار در قالب انسانى تمثل یافته، که بزرگى شکمش چون خانه و نامتناسب با دیگر اندام ها است، و توان تحرک و حیات قوامى خود را بر اثر حجم بزرگ و سنگینى شکم از دست داده است. (1) این تمثیل بیانگر عینیت نمادین و بازگوکننده چهره واقعى جامعه اى به شمار مى رود که در آن، ربا محور و اساس حرکت هاى اقتصادى قرار گرفته است.
از جمله حکمت هاى تحریم ربا در اسلام، شرکت عینى مردم در فعالیت هاى بازرگانى و تولیدى با حضور محسوس در اقتصاد واقعى است. (2) در بینش اسلام، اقتصاد ربوى، عامل گرایش به سودپرستى (3) و فراموشى کمک هاى انسان دوستانه به دیگران (4) است، و به شکاف روزافزون زندگى ها و شکل گیرى فاصله طبقاتى و ثروت هاى افسانه اى نزد گروهى از افراد مى انجامد، و اسباب تباهى انسان ها را فراهم می آورد (5) و کسان بسیارى را به تحمل ستمى فرساینده و جانکاه وامى دارد؛ (6) ستمى که جسم و روان آدمى را می آزارد، و او را از مسیر تکامل و تعالى و زندگى درست و سازنده باز مى دارد.
دین اسلام، ربا را همتاى بزرگ ترین گناهان دانسته و آن را به منزله اعلان جنگ با خدا دانسته (7)، (8) و آن را به شدت نکوهیده است، و نظریه پردازان، مدیران، برنامه ریزان و همه دست اندرکاران آن لعنت شده اند. (9) در آموزه هاى دین، از دین باوران خواسته شده تا در برابر این پدیده شوم بایستند، و رواج دهندگان آن را ـ به ویژه کسانى که آن را مایه حیات و رشد اقتصادى مى دانند ـ نابود کنند؛ زیرا در جامعه اسلامى، اعتقاد به کارایى نظام ربوى در سلامت زیست مردم و سعادت آن ها، مانند شرک و گرایش به بى دینى است. (10)
روشن است که در اندیشه دینى، توانمندى اقتصادى، اساس دیگر توانایى ها و اقدام ها است، و رکود سرمایه و اندوخته ها نیز، امرى نابایست به شمار مى آید و به فقر و درماندگى مى انجامد. مال همچون خون، مایه حیات است و باید به گردش افتد، و همچون خون که به میلیاردها سلول انسان به طور منظم و حساب شده، قوام متناسب مى دهد، و هر یک از سلول ها را براى انجام وظایف لازم آماده مى سازد، یکایک افراد جامعه را از توان اقتصادى بایسته براى فعالیت هاى درست و سازنده برخوردار سازد، تا استعدادها و توانمندی هاى بالقوه مردم شکوفا شوند، و حاصل کوشش هر کس برگ زرینى در تاریخ زیست آدمى و اندوخته اى ارزشمند براى حیات جاودانى اش شود.
با تمام این توصیفات ببینید دیدگاه بهائیان را در مورد ربا:
در "گنجینه ی احکام" از قول "بهاء" نقل می کند که: اکثری از مردم محتاج به این فقره مشاهده می شوند، چه اگر سودی در میان نباشد، امور معطل و معوق خواهد ماند. لذا فضلا علی العباد، ربا را مثل معاملات دیگر که ما بین مردم متداول است، قرار فرمودیم یعنی سود پول، که این حکم آشکار از آسمان مشیت نازل شد، حلال و طیب و طاهر است تا اهل زمین به کمال روح و ریحان و شادی و انبساط ذکر محبوب عالمیان مشغول باشند. (11)
باید به جناب "میرزا بهاء" گفت: قانون برای حفظ حقوق و حدود و برای جلوگیری کردن از تضییع حق و حقیقت و دفع ظلم و ستم و به خاطر توسعه عدل و درستی است، و گر نه احتیاجی به جعل قانون نیست.
قانونی که اعمال فجیع و حرکات ناشایست مردم را تحکیم نموده، و ستم گری و شهوترانی و تجاوزات خائنین را قانون تلقی کرده و شعف و مظلومیت و محدودیت بیچارگان را تثبیت بنماید، برای همان مجرمین و جنایتکاران و خائنین ستمگر خوب است. (12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.