پاسخ اجمالی:
بعضی از والدین در مورد مسائل مربوط به ازدواج پسران و دخترانشان فوق العاده «خونسرد» و یا «سختگیرند». سختگیرى هایى که احیاناً تا سر حدّ وسواس می رسد. این سختگیری ها غالباً از «عدم احساس ضرورت» سرچشمه مى گیرد. زیرا اگر انسان ضرورت چیزى را احساس کرد شرایط آن را کم و سبک مى کند، بعکس عدم احساس ضرورت، انسان را مشکل پسند، غیر قابل انعطاف و وسواسی مى سازد. باید توجه داشت که: «دقّت» با «وسواس» فرق بسیار دارد.
پاسخ تفصیلی:
بسیارى از پدران و مادران که به اصطلاح «خرشان از پل گذشته» و دوران جوانى را با همه رنج ها و مشکلاتش «چنان که افتد و دانى» پشت سر گذاشته اند، و خبرى از طوفانى که در دل جوانان - اعم از دختران و پسران - در مورد پاسخگویى صحیح به غریزه جنسى برپاست، ندارند، در مورد مسائل مربوط به ازدواج پسران و دخترانشان فوق العاده «خونسرد» و یا «سختگیرند».
این «خونسردى» و «سختگیرى» که هر دو از یک ریشه روانى منشعب مى شوند گاهى به حدّى مى رسد که تأخیر یک سال و 5 سال در نظر آنها یک کار ساده و کوتاه مدّت است! «خوب امسال نشد، ان شاءالله سال آینده، و یا حالا نمى شود چند سال دیگر، هنوز دیر نشده!...».
غافل از این که یک سال که هیچ، گاهى تأخیر یک ماه یا حتّى چند روز - در مواقع حسّاس - ممکن است سرنوشت جوانى را عوض کند.
در حالى که این قیاس به نفس که جوانان را همچون خودشان خونسرد فرض مى کنند بسیار خطرناک است و غالباً گران تمام مى شود و گاهى به جنون مى کشد.
یکى از عوامل اصلى گریز جوانان از محیط خانواده، خودکشى ها، انحراف ها، و بیمارى ها عدم توجّه به این واقعیّت است. مخصوصاً اگر موضوع بحث، جوانان پرهیزکار و پاکدامن و با ایمان باشند که اتفاقاً سخن ما بیشتر درباره آنهاست.
سهل انگارى پدران و مادران درباره این گونه افراد هم ظالمانه تر است و هم دور از واقع بینى و مآل اندیشى.
گرچه مشکلات ازدواج و مسئولیّت هاى ناشى از آن براى پدران و مادران غالباً سبب مى شود که ناخودآگاه تشخیصى را که از وضع جوانان و بحران طغیان غریزه جنسى آنان دارند، به دست فراموشى بسپارند، و یا به خود بباورانند که هنوز وقت بسیار است،، و بگویند:
مگرچه خبر است به این زودى؟!...
هنوز دهنشان بوى شیر مى دهد!...
هنوز بچّه اند، بچّه و این حرف ها؟...
هنوز و هنوز...
ولى همین «هنوز»هاست که گاه عواقب دردناک آن یک عمر تمام دامان خود پدران و مادران را خواهد گرفت، آن هم در موقعى که راهى براى جبران آن وجود ندارد.
«سختگیرى هایى» که پدران و مادران در انتخاب همسر براى فرزندانشان نشان مى دهند و قیود و شروط بى اساس و حتّى گاهى مضحک، که براى ازدواج آنها قائل مى شوند، و احیاناً تا سر حدّ وسواس پیش مى روند. غالباً از همین عدم احساس ضرورت سرچشمه مى گیرد.
زیرا همیشه اگر انسان ضرورت چیزى را احساس کرد شرایط آن را کم و سبک مى کند، و اصل اغماض و گذشت و همکارى را پایه تمام بحث ها و تصمیم ها قرار مى دهد، بعکس عدم احساس ضرورت، انسان را مشکل پسند، غیر قابل انعطاف و وسواسی مى سازد.
و جالب توجّه این که بسیار دیده شده این گونه پدران و مادران وسواسى پایشان در چاله هایى فرو مى رود که هرگز انتظار آن را نداشتند.
شاید علّت روانى آن هم این باشد که تنها افراد متقلّب، متظاهر و تودار مى توانند با صحنه سازى و پشت هم اندازى، چاخان کردن، و درِ باغ سبز نشان دادن، خود را در دل این گونه افراد وسواسى جا کنند، و الا این کار از دست افراد سلیم النفس عادى هرگز ساخته نیست! آنها هرگز نمى توانند توجّه آنها را به خود جلب کنند.
درست است که براى انتخاب همسر حتماً باید دقت کافى به خرج داد، انتخاب یک شریک براى تمام عمر غیر از خریدن یک پیراهن یا لباس است. ولى «دقّت» با «سختگیرى و وسواس» فرق بسیار دارد.
همین که ظواهر امر نشان دهد، طرف، شایسته همسرى است، تحقیقاتى هم که به دنبال آن از افراد مطّلع به عمل مى آید این حقیقت را تأیید کند، باید بدون تردید اقدام کرد، و از لطف و یارى خداى بزرگ مدد گرفت، و مطمئناً نتیجه آن بد نخواهد بود.
با الهام از دستورات مکرّر اسلامى در مورد تعجیل در ازدواج فرزندان، و با الهام از فرمان عقل و آزمایش هاى فراوان مطّلعان، باید به همه پدران و مادران توصیه کرد، که در مسأله ازدواج فرزندان خود از خونسردى، و سختگیرى هاى بى مورد به شدّت بپرهیزند، و خطراتى را که از این سختگیرى ها و خونسردى ها ناشى مى شود کوچک نشمرند و آینده فرزندان عزیز خود را به مخاطره نیندازند.
نباید فراموش کرد که غریزه جنسى جوان به قدرى نیرومند است که نادیده گرفتن و سهل انگارى در مورد آن همه گونه انفجارى را ممکن است به دنبال داشته باشد.
سراسر تاریخ بشر، و سراسر زندگى روزمرّه انسان ها نشان مى دهد که خطرات ناشى از انفجار این غریزه با هیچ چیز برابرى نمى کند، و از همه مهمتر و ریشه دارتر است. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.