پاسخ اجمالی:
کلیسای اولیه به تعلیم در مورد رجعت مسیح(ع) علاقه فراوانی داشت. رسولان منتظر بودند که مسیح(ع) در عصر آنها رجعت فرماید. تا قرن سوم در این مورد در کلیسا هیچ شکی وجود نداشت. از زمان کنستانتین به بعد از این واقعیت غفلت شد ولی در قرن نوزدهم کلیسا بیدار شده، واقعیت بازگشت مسیح را مجدداً مورد توجه قرار داد. تقریباً در تمام کلیساهای بشارت دهنده، بازگشت مسیح امری انکار ناپذیر است.
پاسخ تفصیلی:
کلیسای اولیه به تعلیم در مورد رجعت مسیح (علیه السلام) علاقه فراوانی داشت. رسولان منتظر بودند که مسیح (علیه السلام) در عصر آنها رجعت فرماید. تا قرن سوم در این مورد در کلیسا هیچ شکی وجود نداشت. از زمان کنستانتین به بعد از این واقعیت غفلت شد. ولی در قرن نوزدهم کلیسا بیدار شده، واقعیت بازگشت مسیح را مجدداً مورد توجه قرار داد.
در مورد رجعت مسیح (علیه السلام) هم تفاسیر زیادی وجود دارد که کلیسا آن را نمی پذیرد. برخی معتقدند که بازگشت مسیح (علیه السلام) همان آمدن روح القدس در روز پنطیکاست (پنجاهه، گلریزان) است. برخی هم آن را به انهدام اورشلیم (سال 70 میلادی)، زمان مرگ و یا ایمان آوردن مردم جهان تفسیر می کنند. اما تقریباً در تمام کلیساهای بشارت دهنده، بازگشت مسیح امری انکار ناپذیر است. حتی در دنیای الهیات جدید مشاهده می شود که بحث مرگ خدا کم کم جای خود را به الهیات امید بخش داده است که درباره ی امور آینده بحث می کند.
به طور کلی حوادث آخر الزمان را می توان به چند محور مهم تقسیم کرد:
الف) رجعت اولیه مسیح (علیه السلام)
مرحله ی اول بازگشت مسیح (علیه السلام) شامل ربوده شدن کلیسا (جماعت مؤمنان) است. در یک چشم بر هم زدن ناگهان و بدون خبر، مسیح (علیه السلام) آنهایی را که آماده بازگشت او هستند می رباید، ولی در این میان خودش به زمین نزول نمی کند.(1) مقدسین او را در هوا ملاقات می کنند. آنها جمع خواهند شد تا در بالای زمین او را ملاقات کنند. کلیسا پس از اینکه مسیح (علیه السلام) را به هنگام ربوده شدن در هوا ملاقات کرد. به آسمان خواهد رفت و در آنجا برای گرفتن پاداش، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. داوری کلیسا به موضوع نجات مربوط نخواهد بود، چون نجات کلیسا از صلیب مسیح (علیه السلام) حاصل شده است، بلکه مؤمنان برای خدماتی که انجام داده اند پاداش خواهند گرفت. در این هنگام پیوند بین مسیح و کلیسا به حد کمال خواهد رسید.
ب) دوران مصیبت عظیم
بین مرحله ی اول و ثانی ظهور مسیح (علیه السلام) دوره ی مصیبت عظیم واقع شده است. وقتی سال های مصیبت بی سابقه(2) به پایان خود نزدیک شوند، روح هایی از دهان اژدها، وحش و پیامبر دروغین خارج می شوند و پادشاهان جهان را برای جنگ دور یکدیگر جمع می کنند.(3)
آنها با هم جمع می شوند تا اورشلیم را تصرف کنند و یهودیان فلسطین را به اسارت درآورند.(4) ولی در همان زمانی که به پیروزی نزدیک شوند، مسیح (علیه السلام) با لشکریان خود از آسمان نزول خواهد فرمود(5) و در جنگ نهایی پس از غلبه بر آنان، پیشوایان آنها را گرفتار و به دریاچه ی آتش خواهد افکند.(6) شیطان نیز مدت هزار سال دربند خواهد بود.
ج) سلطنت هزار ساله
مسیح (علیه السلام)، پس از ظهور ثانوی خود، به مدت هزار سال بر زمین حکومت خواهد کرد. عدل و انصاف کامل از ویژگی های این حکومت است و مسیح (علیه السلام) در مقام فرمانروای جهان مورد پرستش قرار خواهد گرفت. در پایان این دوره، شیطان پس از آزاد شدن از بند قیام خواهد کرد و بسیاری را علیه مسیح (علیه السلام) خواهد شورانید. آنان که تحت رهبری شیطان بر ضد مسیح (علیه السلام) قیام می کنند شهر مقدس را محاصره می کنند و می کوشند آن را تسخیر کنند. ولی آتش از آسمان نازل می شود و آنها را هلاک می کند.(7) با نابود شدن لشکر شیطان، خود شیطان به دریاچه ی آتش افکنده می شود.(8)
د) داوری شریران
مسیح (علیه السلام) در دو نوبت داوری خواهد کرد. داوری اول در ابتدای سلطنت هزار ساله و بر روی زمین خواهد بود که در این داوری تمام امت ها جمع خواهد شد. برای صالحان حیات ابدی و برای بدکاران مجازات ابدی در نظر گرفته می شود. ولی در داوری دوم (قیامت) که در آسمان انجام خواهد شد و فقط به مردگان اختصاص دارد، نامه ها گشوده می شود. در این داوری فقط دریاچه ی آتش وجود دارد.
در این دوره با نابودی زمین و آسمان و ایجاد زمین و آسمان جدید، حیات به شکل نوین ادامه خواهد یافت. در این وضعیت جدید غم و اندوه وجود نخواهد داشت و شرارت و بی ایمانی ظهور پیدا نخواهد کرد.(9) اشعیا (علیه السلام) در مورد این زمان می گوید که گرگ با بره و پلنگ با بزغاله در صلح و آرامش به سر خواهد برد.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.