پاسخ اجمالی:
بر اساس اکتشافات دانشمندان، طبیعت مظهر مشیّت و اراده خداوند است. طبیعت، با نظمی حیرت آور، نقشه حساب شده و هدفى مشخّص، به وظایف سنگین خود ادامه مى دهد. این ها همه گواه وجود آفریدگاری بزرگ است. طبیعت فاقد شعور و اراده، هرگز نمی تواند از طریق تصادف، اطاق گِلى بسازد، تا چه رسد به این که نطفه ای را آن قدر پرورش دهد تا به انسان متفکری تبدیل شود. از این رو چنین جهانى نمى تواند معلول مادّه بى روح و طبیعت بى شعور باشد، پس این طبیعت، فعل خداست و از او جدا نیست.
پاسخ تفصیلی:
آنچه را که ما طبیعت مى نامیم، آنچه امروزه دانشمندان به کمک علوم کشف کرده و به آن مى بالند، تمام اسرارى که با سرپنجه دانش گشوده شده، همه اسرارى که چهره پر ابهّت و مرموز خود را همچنان در پشت پرده این طبیعت از نظر پنهان داشته و عاشقان بى قرار خود (دانشمندان و متفکّرین) را به تکاپوى مداوم وا داشته؛ و به یقین هزاران هزار مرتبه از آنچه کشف شده بیشتر است. آرى همه اینها کار خدا، خواست او و مظهر مشیّت و اراده اوست و هیچ یک از اینها از خود استقلال و اختیار ندارند.
کواکبى که قانون جاذبه و نیروى گریز از مرکز، آنها را در مدارهاى معیّن و با حرکات منظّم نگاهداشته، هرگز از خود اراده و اختیارى ندارند و از نتیجه و آثار خود هم بى خبرند. نه تنها این دو قانون بلکه تمام طبیعت بى جان، به اندازه یک کودک چند ماهه عقل، هوش، اراده و اختیار ندارد. با این حال این همه قوانین با یک نظم حیرت آور، سر سختى فوق العاده، نقشه حساب شده و سرانجام هدفى مشخّص، به وظایف سنگین خود ادامه مى دهند.
آقایان مادّى! اینهاست که ما را به وجود آن مبدأ بزرگ علم و قدرت رهبرى مى کند، اینها همان گواه وجود آن مبدأ بزرگ هستى است، اینها در عین خاموشى هزار زبان دارند و با هر زبان علم و حکمت آفریدگار خود را شرح مى دهند، اینها همه وابسته به او و سر به فرمان اویند.
طبیعت کور و کر و فاقد شعور و اراده، کوچک تر از آن است که بتواند از طریق تصادف، یک اطاق گِلى بسازد، تا چه رسد به اینکه یک موجود بى ارزش و پست مانند نطفه را که با چشم دیده نمى شود، آن قدر پرورش و عظمت دهد تا انسان متفکّرى گردد و فضا را جولانگاه خود قرار دهد.
جهانى که تمام دانشمندان در برابر اسرار آن خاضعند و تنها کشف یک راز آن کافى است که کاشف آن را براى همیشه سربلند ساخته و نام او را با افتخار تا ابد به عنوان کاشف یا مخترع بزرگ در تاریخ بشریّت ثبت کند، چنین جهانى نمى تواند معلول مادّه بى روح و طبیعت بى شعور باشد، پس این طبیعت فعل خداست نه بیگانه از او.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.