پاسخ اجمالی:
این برهان با بيان لطيفى در روايتى از امام سجاد(ع) آمده است که فرمود: «خداوند به هيچ محدوديّتى توصيف نمى شود [و ذات پاكش هيچ حدّى را نمى پذيرد] او برتر از چنين توصيفى است، و چگونه ممكن است كسى كه هيچ حدّى ندارد توصيف به محدوديّت گردد. همچنین امام رضا(ع) در حدیث دیگری می فرمایند: «او برتر از آن است كه چشم ها او را ببيند و انديشه به او احاطه كند و عقل او را تحت قيد و شرطى درآورد».
پاسخ تفصیلی:
برهان «صرف الوجود» با بيان لطيفى در روايتى از امام سجاد(عليه السلام) آمده است که فرمود: «اِنَّ اللهَ لا يُوْصَفُ بِمَحْدُودِيَّة عَظُمَ رَبُّنا عَنِ الصِّفَةِ وَ كَيْفَ يُوْصَفُ بِمَحْدُودِيَّة مَنْ لا يُحَدُّ»؛ (خداوند به هيچ محدوديّتى توصيف نمى شود [و ذات پاكش هيچ حدّى را نمى پذيرد] او برتر از چنين توصيفى است، و چگونه ممكن است كسى كه هيچ حدّى ندارد توصيف به محدوديّت گردد).(1)
در حديث ديگرى از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) مى خوانيم: «هُوَ أَجَلُّ مِنْ اَنْ تُدْرِكَهُ الاَْبْصارُ أوْ يُحِيطَ بِهِ وَهْمٌ أَوْ يَضْبِطَهُ عَقْلٌ»؛ (او برتر از آن است كه چشم ها او را ببيند و انديشه به او احاطه كند و عقل او را تحت قيد و شرطى درآورد). سؤال كننده اى پرسيد: پس حدّ او را براى من بيان فرما؛ امام(عليه السلام) فرمود: «اِنَّهُ لا يُحَدُّ، قالَ: لِمَ؟ قالَ(عليه السلام): لاَِنَّ كُلَّ مَحْدُوْد مُتَناه اِلى حَدٍّ، فَاِذا اِحْتَمَلَ التَّحْديدَ اِحْتَمَلَ الزِّيادَةَ، وَ اِذا اِحْتَمَلَ الزِّيادَةَ اِحْتَمَلَ النُّقْصانَ، فَهُوَ غَيْرُ مَحْدُوْد، وَ لا مُتَزائِد وَ لا مُتَجَزٍّ وَ لا مُتَوَهِّم»؛ (زيرا هر محدودى بالاخره متناهى به حدّى است؛ بنابراين اگر وجودش حدّى را بپذيرد قابل زيادى است، و اگر قابل زيادى بود قابل نقصان است - و اگر قابل زيادى و نقصان باشد ممكن الوجود خواهد بود - بنابراين او نامحدود است؛ نه زيادتى را مى پذيرد، نه تجزيه مى شود، و نه در وهم مى گنجد).(2)،(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.