پاسخ اجمالی:
اعراب جاهلی برخی حیوانات و محصولات کشاورزی را به بتها اختصاص داده و خوردن آن را برای عدّه ای حرام کرده بودند، همچنین سوار شدن بر این حیوانات را هم حرام می دانستند. آنها دختران خود را می کشتند و بعضی از نعمتهای خدا را بر خود حرام می کردند و بعضى از سنّت هاى انبياء را تحريف و بی اثر مى نمودند؛ مانند سنّت تحريم جنگ در ماه هاى حرام، كه به وسيله سنّت خرافى «نسيئ» بى اثر نمودند؛ به اين معنا كه هر وقت مى خواستند احترام ماه هاى حرام را بشكنند، مى گفتند: مانعى ندارد، يك ماه ديگر را به جاى آن مى نهيم.
پاسخ تفصیلی:
از ديدگاه قرآن عرب جاهلى با خرافات زيادى زندگى مى كرد از جمله در مورد گوشت هاى حلال و حرام، احكام و قوانين زشت و بى معنايى براى خود درست كرده بودند؛ چنانكه قرآن مى گويد: «وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَنْ نَّشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا»؛ (و گفتند: اين چهارپايان و زراعت [كه مخصوص بتها است، براى همه] ممنوع است؛ و جز كسانى كه ما بخواهيم [به گمان آنها] نبايد از آن بخورند. و [اينها] چهارپايانى است كه سوار شدن بر آنها حرام شده است).(1) ظاهراً به خاطر اين كه آن را هم مخصوص بت ها كرده بودند.
و در آيه بعد از آن مى خوانيم: «وَقَالُوا مَا فِى بُطُونِ هَذِهِ الاَْنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ»؛ (و گفتند: بچه هايى كه در شكم اين حيوانات است، مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است؛ امّا اگر مرده باشد [مرده متولّد شود]، همه در آن شريكند).(2)
قرآن در ذيل اين آيات، آنها را به خاطر اين بدعت هاى زشت به عذاب الهى تهديد كرده، و مى گويد: «قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلاَدَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْم وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللهُ افْتِرَاءً عَلَى اللهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ»؛ (به يقين كسانى كه فرزندان خود را از روى سفاهت و نادانى كشتند، گرفتار خسران شدند؛ [زيرا] آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود حرام كردند و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند؛ و هدايت نيافتند).(3)
حتى بعضى از سنّت هاى باقى مانده از انبياء را چنان تحريف مى كردند كه عملا بى اثر مى شد؛ مانند سنّت تحريم جنگ در ماه هاى حرام (ذى القعده، ذى الحجه، محرم و رجب) كه عامل باز دارنده اى در برابر جنگ و خون ريزى بى حساب آنان بود كه به وسيله سنّت خرافى «نسيئ» بى اثر نمودند؛ به اين معنا كه هر وقت مى خواستند احترام ماه هاى حرام را بشكنند، مى گفتند: مانعى ندارد، يك ماه ديگر را به جاى آن مى نهيم، كه قرآن سخت، اين عمل زشت را مذمت كرده و مى گويد: «إِنَّمَا النَّسِىءُ زِيَادَةٌ فِى الْكُفْرِ»؛ (تأخير ماه هاى حرام [و جا به جا كردن آنها] فقط، افزايشى در كفر [مشركان] است).(4) مثلا حج و زيارت خانه خدا را كه از سنن ابراهيم(عليه السلام) و عاملى براى وحدت و تقرّب به خدا بود، آنچنان آلوده به خرافات شده بود كه نه تنها مايه تقرّب به خدا نمى گشت، بلكه مردم را از خدا دور مى كرد و از يكديگر نيز پراكنده مى ساخت؛ چون مسائل قومى و شرك و بت پرستى بر آن حاكم بود.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.