پاسخ اجمالی:
پس از غائله ی زنجان و اعدام و حبس بزرگان بابیه توسط امیر کبیر، بابیان توطئه ای برای قتل شاه و امیرکبیر و امام جمعه ی تهران، تدارک دیدند. لذا در روز بیستم شوال سال 1268 ه، شش نفر از بابی ها به طرف ناصرالدین شاه تیراندازی کردند، و بعد با قمه و غدّاره به شاه حمله بردند و او را مجروح نمودند. آنچه که مسلّم است، طراح و گرداننده ی اصلی این توطئه، «ملاشیخ علی عظیم» و «حسینعلی میرزا» بودند که «ملا شیخ علی» کشته شد؛ و «حسینعلی میرزا» به زندان افتاد که با حمایت سفیر روس در ایران، از زندان گردید.
پاسخ تفصیلی:
پس از غائله ی زنجان، امیرکبیر، چند نفر از سرجنبندگان آنان را اعدام کرد و چند تن دیگر را به زندان فرستاد. امیر کبیر شورش بابیه در زنجان را طوری برانداخت، که پس از این غائله، پیروان باب جرأت نکردند که صلح و امنیت عمومی را بر هم بزنند.
«اما بابیان بیکار ننشستند. و پنهانی فعالیتی داشتند؛ تا زمانی که اختلالی ایجاد نمی کردند، کسی را با آنان چندان کاری نبود».(1)
ولی به هر حال، کینه ی شاهنشاه ایران، ناصرالدین قاجار و امیر کبیر را در دل داشتند؛ تا اینکه تصمیم گرفتند، توطئه ای برای قتل شاهنشاه و امیرکبیر و امام جمعه ی تهران، تدارک ببینند.
به طوری که از کتاب "کواکب الدرّیه" استفاده می شود: شش نفر از بابی های متعصب که از آن جمله، "ملا صادق ترک" بود، در نیاوران شمیران به طرف ناصرالدین شاه تیراندازی کردند، و بعد با قمّه و غدّاره به شاه حمله بردند و او را مجروح نمودند؛ ولی موفّق به قتل ناصرالدین شاه نشدند، ناصرالدین شاه بعد از این واقعه در صدد دستگیری و نابودی بابی ها برآمد.(2)
توطئه در روز بیستم شوال سال 1268 هجری واقع شد؛ پس از این واقعه سوء قصد، چهل نفر از معاریف بابیّه که یکی از آنها "حسینعلی بهاء" بود، شدیداً مورد تعقیب قرار گرفتند؛ سرانجام آن چهل نفر را دستگیر کردند و 28 نفر آنها را با اعمال شاقّه به قتل رساندند؛ بقیّه را به زندان محکوم کردند و پس از مدتی آنها را آزاد ساختند.
بهائی ها تعداد کشته شدگان را بیشتر از این ها نوشته اند، به طوری که "عبد الحسین آواره" در "کواکب الدّریه" می نویسد:«به گفته ی بعضی از موّرخین، تنها در یک شب، چهارصد نفر را کشتند که 35 نفر آنها، از بزرگان بوده اند».(3)
"قرّة العین" و چند نفر دیگر که در جریان قتل، دستگیر شده بودند و در زندان به سر می بردند، با پیش آمدن این واقعه، آنها نیز محکوم به قتل شدند؛ "میرزا یحیی" در این هنگام در نور مازندران به سر می برد؛ به محض اینکه خبر دستگیر شدن و اعدام بابیان به او رسید، به لباس درویشی درآمد و با عصا و کشکول، پس از پیمودن مراحلی به بغداد فرار کرد.(4)
آنچه که مسلّم است، طراح و گرداننده ی اصلی توطئه قتل شاهنشاه ایران، "ملاشیخعلی عظیم" و "حسینعلی میرزا" بوده است.
"ملا شیخعلی" کشته شد؛ ولی "حسینعلی میرزا" به زندان فرستاده شد و بواسطه و حمایت سفیر روس در ایران، از زندان آزاد و با دیگر بابیان باقی مانده در ایران، به عراق تبعید، و دست بابیان کوتاه و ایجاد فتنه و بلوا متوقف گردید.
ولی فتنه ها و خشونت ها همچنان همراه بابیان و بعدها بهائیان و... در عراق و اسلامبول و ادرنه و فلسطین و قبرس بود. و همیشه در صدد انتقام از ایرانیان و حکومت مسلمان، از هیچ کوششی دریغ نداشتند و همچنان در آرزوی تحقق آرزوهای بر باد رفته "شیخعلی عظیم" و "ملا حسین بشرویه" و "محمد علی قدوس" و "محمد علی زنجانی" و "میرزا حسینعلی" و "علی محمد شیرازی" و...، از تب و تاب نیفتادند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.