پاسخ اجمالی:
طبق بیان قرآن، پيروان كتب آسمانى، پيامبر اسلام(ص) را مانند فرزندان خود مى شناختند. يعنى نه تنها اصل ظهور ایشان، بلكه نشانه ها و خصوصيات و جزئيات او را نيز مى دانستند. عبدالله بن سلام كه از علماى بزرگ يهود بود و سپس اسلام را پذيرفت، مى گفت: «ما او را مى شناسيم همان گونه كه يكى از ما پسرش را هنگامى كه در ميان بچه ها ببيند مى شناسد». ولى متأسفانه بعد از ظهور پیامبر (ص) او را در مسير اميال و اهداف نامشروع خود نديدند لذا با او مخالفت کردند.
پاسخ تفصیلی:
با توجه به آياتى كه در دو سوره بقره و انعام آمده است خداوند مى فرمايد: (پيروان كتب آسمانى به خوبى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را مى شناسند، آن گونه كه فرزندان خود را مى شناسند)؛ «اَلَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ اَبْناءَهُمْ».(1)
يعنى نه تنها از اصل ظهور و دعوت او آگاهند بلكه نشانه ها و خصوصيات و جزئيات او را نيز مى دانند، و در ذيل آيه كه در سوره بقره آمده مى فرمايد: (ولى جمعى از آنان، حق را در حالى كه از آن آگاهند كتمان مى كنند)؛ «وَ اِنَّ فَريقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ».(2)
از عبدالله بن سلام كه يكى از علماى بزرگ يهود بود و سپس اسلام را پذيرفت نقل شده كه مى گفت: (من پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را بهتر از فرزندم مى شناسم)؛ «اَنَا اَعْلَمُ بِهِ مِنّى بِاِبْنى».(3)
در روايت ديگرى آمده است: وقتى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به مدينه آمد، عمر به عبدالله بن سلام گفت: «خداوند چنين آيه اى بر پيامبرش نازل كرده كه اهل كتاب او را همچون فرزندان خود مى شناسند، اين شناسايى چگونه است؟» عبدالله بن سلام گفت: «ما او را با صفاتى كه خدا بيان كرده مى شناسيم و هنگامى كه او را در ميان شما ببينيم، او را تشخيص مى دهيم همان گونه كه يكى از ما پسرش را هنگامى كه در ميان بچه ها ببيند مى شناسد.»(4)
همچنين مى فرمايد: (و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه هماهنگ با نشانه هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد [آمدن اين كتاب و] پيروزى بر كافران را مى دادند، با اين همه، هنگامى كه اين [كتاب، و پيامبرى] را كه شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند؛ پس لعنت خدا بركافران باد)؛ «وَلَمّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِاللهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَروُا فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَروُا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَى الْكافِرينَ».
اين آيه اشاره به چيزى است كه در شأن نزول آن آمده كه يهود به خاطر نشانه هايى كه از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در كتب خود ديده بودند، از سرزمين و ديار خود، به مدينه هجرت نمودند، و چون در كتب خويش خوانده بودند كه هجرتگاه اين پيامبر(صلى الله عليه وآله) در ميان كوه عير و اُحد است ـ دو كوهى كه در دو طرف مدينه قرار دارد ـ آمدند و در مدينه ساكن شدند و حتى به برادران خويش نوشتند كه ما سرزمين موعود را يافتيم، و به سوى ما بياييد. آنها كه در فاصله نه چندان دورى بودند گفتند: ما از آن سرزمين فاصله زيادى نداريم، هنگامى كه پيامبر موعود به آن جا هجرت كرد به سوى شما خواهيم آمد! و به هنگامى كه با ساكنان بومى مدينه، قبيله اوس و خزرج درگير مى شدند مى گفتند: «ما در سايه پيامبر جديد، بر شما پيروز خواهيم شد»(5).
ولى متأسفانه هنگامى كه آن پيامبر ظهور كرد، با او به مخالفت برخاستند، چرا كه او را در مسير اميال و اهداف نامشروع خود نديدند.
اينها همه نشان مى دهد كه مسأله ظهور پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) تا چه اندازه در كتب آنها به وضوح بيان شده بود.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.