پاسخ اجمالی:
مسائل اجتماعی در دور کردن علماى طبيعى از مسائل مذهبی و خداشناسی نقش مهمی داشته است؛ چراكه خرافات وقتی با دین آمیخته شود باعث دوری بزرگان از دین می شود. خشکی و جمود برخی از مذهبیون قشري که مخالف امر جدید و تازه می باشند موجب دوری از مذهب می شود. هم چنين مذهب همراه با تعلیمات اخلاقی جلوی برخی کامیابی های جنسی بدون احساس مسئولیت را می گیرد و موجب می شود کسانی که پایبند به مسائل اخلاقی نیستند از دین و مذهب فاصله بگیرند.
پاسخ تفصیلی:
نقش مسائل اجتماعى را در كناره گيرى علماى طبيعى از مسائل مذهبى به گونه اعم، و مسائل خداشناسى به گونه اخص، نبايد از نظر دور داشت؛ زيرا اين چند موضوع به يقين به دورى آنها كمك مى كند:
1. خرافات
خرافات و آميخته شدن آن با مسائل مذهبى چنان چهره بعضى از مذاهب را ضدّ علمى نشان داده كه جمعى از دانشمندان علوم طبيعى، لا مذهبى را به قرار گرفتن در سلك پيروان آن مذهب ترجيح داده اند؛ زيرا آن را نوعى گرايش به كهنه پرستى و عقب گرد و تنزّل از مقام انسانى مى دانند. به عنوان مثال چه كسى است كه مراسم «عشاى ربّانى» يا شام خداوند! را در كليسا ببيند كه كشيش با خواندن اورادى بر قرص نان و ظرف شرابى و تقسيم آن در ميان حاضران، معتقد است كه با خوردن جامى از شراب مزبور، خون مسيح در عروق آنها جارى، و با خوردن پاره اى از نان مزبور گوشت مسيح به بدن آنها ملحق مى شود! و به چنين مذهبى ايمان پيدا مي كند؟ و يا هنگامى كه عالم طبيعى ورود در جرگه اين مذهبيّون را با قبول آلودگى فطرت بشر و گناهكارى ارثى از «پدر و مادر نخستين»، آن هم گناه بهره گيرى از درخت علم و دانش (معرفت نيك و بد) مساوى مى بيند و راه نجات را به جاى تعليم و تربيت و سازندگى فرد و اجتماع، شفاعت پسر خدا! مى دانند و مى گويند: «اوست كفّاره به جهت گناهان ما و نه فقط گناهان ما؛ بلكه به جهت تمام جهان نيز، خون پسر او عيسى مسيح ما را از هر گناه پاك مى سازد»(1) چگونه مى تواند مذهبى شود؟!
2. خشكى و جمود
خشكى و جمود كه يكى از مشخّصات مذهبيّون قشرى و بى اطّلاع است كه با هر امر تازه و جديدى ـ هر چند مفيد و سازنده باشد ـ به مبارزه بر مى خيزند و مذهبى بودن را در عمل با هر گونه نوگرايى، مخالف معرّفى مى كنند، عامل موثّر ديگرى براى فرار و دورى اين دسته از دانشمندان از مسائل مذهبى است، در حالى كه يك مذهب راستين عاملى است براى جهش در دو جنبه مادّى و معنوى كه بدون آن تلاش ها و كوشش هاى انسانى، بى ثمر خواهد بود.
3. تمايل به آزادى كاذب
مذهب كه داراى يك سلسله تعليمات اخلاقى است و جلوى اميال افراطى انسان را مى گيرد نيز در گرايش هاى ضدّ مذهبى بعضى بى اثر نيست، نه تنها بى اثر نيست؛ بلكه در پاره اى افراد شايد مؤثّرترين عامل باشد. روح طغيان گرى مخصوصى كه در عصر ما در برابر مسائل اخلاقى و در مسير شكستن آداب و سنن، و بهره گيرى هر چه بيشتر از همه وسائل كاميابى هاى جنسى، و انواع لذّات ديگر پيدا شده، كه عدّه اى مى خواهند همه گونه كامجويى كنند، بى آن كه احساس مسئوليّت و ترس از گناه داشته باشند، بى آن كه دغدغه اى به وجدان خود راه دهند و آرامش آن را بر هم زنند، عامل ديگرى براى گرايش هاى ضدّ مذهبى محسوب مى شود.
كوتاه سخن اين كه اين عوامل و يك سلسله عوامل اجتماعى ديگر نيز نقش مؤثّرى در دور نگه داشتن عدّه اى، از مسائل مذهبى در عصر ما دارند، هر چند عامل منحصر به فرد نيستند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.