پاسخ اجمالی:
قبل از آمیزش جنسی و قبل از تعیین مهر، زن و مرد می توانند از همدیگر طلاق بگیرند. در این فرض که مهریه ای هنوز تعیین نشده، پرداخت هیچ چیزی به عنوان مهریه به ذمه شوهر لازم نمی آید اما مرد باید هدیه اى که مناسب با شئون زن باشد، بعد از طلاق به او بپردازد، ولى در پرداخت این هدیه، قدرت و توانائى اش نیز باید در نظر گرفته شود.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال در آیه 236 سوره «بقره» آمده است. در آیه فوق مى خوانیم: (گناهى بر شما نیست اگر زنان را قبل از این که با آنها تماس پیدا کنید [آمیزش جنسى انجام دهید] و یا تعیین مهر نمائید، طلاق دهید)؛ «لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَریضَةً»(1).
البته این، در صورتى است که مرد یا زن و مرد، بعد از عقد ازدواج و پیش از عمل زناشویى، متوجه شوند به جهاتى نمى توانند با هم زندگى کنند، چه بهتر که در این موقع با طلاق از هم جدا شوند؛ زیرا در مراحل بعد، کار مشکل تر مى شود.
به هر حال این تعبیر، پاسخى است براى آنها که تصور مى کردند: طلاق قبل از عمل زناشویى یا قبل از تعیین مهر، صحیح نیست، قرآن مى گوید: چنین طلاقى گناهى ندارد و صحیح است و اى بسا جلو مفاسد بیشترى را بگیرد.
بعضى، نیز «جُناحَ» را در اینجا به معنى «مَهْر» گرفته اند که بر دوش شوهر سنگینى مى کند، یعنى به هنگام طلاق قبل از عمل زناشویى و تعیین مهر، هیچ گونه مهرى بر عهده شما نیست.
گر چه بعضى از مفسران (2) شرح زیادى درباره این تفسیر گفته اند، ولى به کار بردن کلمه «جُناحَ»، به معنى مهر، مأنوس نیست.
بعضى نیز احتمال داده اند: معنى جمله بالا این است: طلاق زن ها قبل از آمیزش در همه حال جایز است - خواه در حال عادت ماهیانه باشند یا نه - در حالى که بعد از آمیزش، حتماً باید در حال پاکى خالى از آمیزش باشد.(3)
این تفسیر بسیار بعید به نظر مى رسد؛ زیرا با جمله «أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیْضَةً» سازگار نیست.
آن گاه به بیان حکم دیگرى در این رابطه مى پردازد، مى فرماید: (در چنین حالى باید آنها را [با هدیه مناسبى] بهره مند سازید)؛ «وَ مَتِّعُوهُنَّ».
بنابراین، اگر نه مهرى تعیین شده و نه آمیزشى حاصل گشته، شوهر باید هدیه اى که مناسب با شئون زن باشد، بعد از طلاق به او بپردازد، ولى در پرداخت این هدیه، قدرت و توانائى شوهر نیز باید در نظر گرفته شود، لذا در دنباله آیه مى گوید: (بر آن کس که توانائى دارد به اندازه توانائیش، و بر آن کس که تنگدست است به اندازه خودش هدیه شایسته اى لازم است، و این حقى است بر نیکوکاران)؛ «عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنین».
«مُوسِع» به معنى توانگر، و «مُقْتِر» به معنى تنگدست است، از ماده «قَتْر» به معنى بخل و تنگ نظرى نیز آمده است، مانند: «وَ کان الإِنْسانُ قَتُور».(4)
بنابراین، توانگران باید به اندازه خود و تنگدستان نیز درخور توانایى شان این هدیه را بپردازند، و شئون زن نیز در این جهت، در نظر گرفته شده است.
جمله «مَتاعاً بِالْمَعْرُوف» مى تواند اشاره اى به همه اینها باشد، یعنى هدیه اى به طور شایسته، دور از اسراف و بخل، و مناسب حال دهنده و گیرنده.
از آنجا که این هدیه، اثر قابل ملاحظه اى در جلوگیرى از حسّ انتقام جویى دارد، و همچنین در رهایى زن از عقده هایى که ممکن است، بر اثر گسستن پیوند زناشویى، حاصل شود، در آیه فوق آن را وابسته به روحیه نیکوکارى و احسان کرده و مى گوید: «حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنینَ»؛(5) (این عمل بر نیکوکاران لازم است)؛ یعنى باید آمیخته با روح نیکوکارى و مسالمت باشد.
ناگفته پیدا است تعبیر به «محسنین»؛ (نیکوکاران) نه به خاطر این است که حکم مزبور جنبه الزامى ندارد، بلکه براى تحریک احساسات خیرخواهانه افراد در راه انجام این وظیفه است، و گرنه همان طور که اشاره شد این حکم جنبه الزامى دارد.
نکته جالب دیگرى که از آیه استفاده مى شود، این است: قرآن از هدیه اى که مرد باید به زن بپردازد، تعبیر به «مَتاع» کرده است و «متاع» در لغت به معناى چیزهائى است که انسان از آنها بهره مند و متمتع مى شود، و غالباً به غیر پول و وجه نقد اطلاق مى گردد; زیرا از پول به طور مستقیم نمى توان استفاده کرد بلکه باید تبدیل به متاع شود روى همین جهت، قرآن از هدیه تعبیر به متاع کرده است.
و این موضوع از نظر روانى اثر خاصى دارد; زیرا بسیار مى شود هدیه اى از اجناس قابل استفاده مانند خوراک و پوشاک و نظایر آن که براى اشخاص برده مى شود هر چند کم قیمت باشد، اثرى در روح آنها مى گذارد که اگر آن را تبدیل به پول کنند هرگز آن اثر را نخواهد داشت، و لذا در روایاتى که در این زمینه به ما رسیده مى بینیم غالباً ائمه اطهار(علیهم السلام) نمونه هاى هدیه را امثال لباس، مواد غذائى و یا زمین زراعتى ذکر کرده اند.(6)
ضمناً از آیه، به خوبى استفاده مى شود: در ازدواج دائم تعیین مهر از قبل لازم نیست و طرفین مى توانند بعد از عقد، روى آن توافق کنند.(7)
و نیز استفاده مى شود: اگر قبل از تعیین مهر و آمیزش جنسى، طلاق صورت گیرد مهر واجب نخواهد بود و «هدیه» مزبور، جانشین «مهر» مى شود.
باید توجه کرد: زمان و مکان در مقدار «هدیه مناسب» مؤثر است.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.