پاسخ اجمالی:
برای علاج غیبت، شخص باید با تأمل روی عواقب شوم این عمل، انگیزه های این رفتار را همچون بخل، حسد، کینه توزی و... از اعماق روح خود بزداید. همچنین باید توبه کند و از غیبت شونده عذرخواهی کند و در صورتی که در دسترس نیست یا عذرخواهی مشکل جدیدی به وجود می آورد، برای او استغفار کند.
پاسخ تفصیلی:
«غیبت» مانند بسیارى از صفات ذمیمه، تدریجاً به صورت یک بیمارى روانى در مى آید، به گونه اى که غیبت کننده از کار خود لذت مى برد، و از این که پیوسته آبروى این و آن را بریزد، احساس رضا و خشنودى مى کند، و این یکى از مراحل بسیار خطرناک اخلاقى است.
اینجاست که غیبت کننده، باید قبل از هر چیز به درمان انگیزه هاى درونى غیبت، که در اعماق روح او است و به این گناه دامن مى زند بپردازد، انگیزه هائى همچون «بخل»، «حسد»، «کینه توزى»، «عداوت» و «خود برتربینى».
باید از طریق خودسازى، و تفکر در عواقب سوء این صفات زشت و نتائج شومى که به بار مى آورد، و همچنین از طریق ریاضت نفس، این آلودگى ها را از جان و دل بشوید، تا بتواند زبان را از آلودگى به «غیبت» باز دارد.
سپس، در مقام توبه بر آید، و از آنجا که غیبت جنبه «حق الناس» دارد، اگر دسترسى به صاحب غیبت دارد، و مشکل تازه اى ایجاد نمى کند، از او عذر خواهى کند، هر چند به صورت سر بسته باشد، مثلاً بگوید: من گاهى بر اثر نادانى و بى خبرى از شما غیبت کرده ام، مرا ببخش، و شرح بیشترى ندهد، مبادا عامل فساد تازه اى شود.
و اگر دسترسى به طرف ندارد، یا او را نمى شناسد، یا از دنیا رفته است، براى او استغفار کند، و عمل نیک انجام دهد، شاید به برکت آن خداوند متعال وى را ببخشد و طرف مقابل را راضى سازد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.