پاسخ اجمالی:
خداوند در قرآن دنیا پرستان را به کوران و کران تشبیه کرده و می فرماید: «اى پیامبر] آیا تو مى توانى سخن خود را به گوش کران برسانى؟ یا کوران و کسانى را که در گمراهى آشکارى هستند هدایت کنى؟!». هم چنین در آیه دیگری می فرماید: «آیا تو مى توانى سخن خود را به گوش کران برسانى هر چند نفهمند». بر اساس این آیات، قرآن براى انسان دو نوع گوش و چشم قائل است: گوش و چشم ظاهر، و گوش و چشم باطن. و مهم، بخش دوم از درک و دید است، که وقتى از کار بیفتد، نه پند و اندرز مفید خواهد بود و نه انذار و هشدار!
پاسخ تفصیلی:
در آیه 40 سوره «زخرف» مى خوانیم: ([اى پیامبر] آیا تو مى توانى سخن خود را به گوش کران برسانى؟ یا کوران و کسانى را که در گمراهى آشکارى هستند هدایت کنى)؟! «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِی الْعُمْیَ وَ مَنْ کانَ فِی ضَلال مُبِین».
شبیه این معنى در آیات دیگرى از قرآن مجید نیز آمده است، که افراد لجوج و هدایت ناپذیر، و هواپرستان بى بصیرت و غرق گناه را، به کران و کوران، و گاه به مردگان، تشبیه کرده است.
در آیه 42 سوره «یونس» مى خوانیم: «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ کانُوا لایَعْقِلُونَ»؛ (آیا تو مى توانى سخن خود را به گوش کران برسانى هر چند نفهمند).
و در آیه 80 «نمل» آمده است: «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ»؛ (مسلماً تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى، و نمى توانى کران را هنگامى که روى برمى گردانند و پشت مى کنند فراخوانى) همچنین آیات دیگر.
این تعبیرات، همه به خاطر آن است که قرآن براى انسان «دو نوع گوش و چشم و حیات» قائل است: گوش و چشم و حیات ظاهر، و گوش و چشم و حیات باطن. و مهم، بخش دوم از درک و دید و حیات است، که وقتى از کار بیفتد، نه پند و اندرز مفید خواهد بود و نه انذار و هشدار!
قابل توجه این که: در آیات دیگر، این گروه از مردم، به افرادى تشبیه شده بودند که چشمانى ضعیف و دید محدود دارند، و در آیه فوق آنها را به کران و کوران تشبیه مى کند، این به خاطر آن است که انسان هنگامى که مشغول به دنیا مى شود، به کسى مى ماند که چشمانش درد مختصرى پیدا کرده هر قدر اشتغالش به دنیا بیشتر، و تمایلش به مادیات شدیدتر، و بى اعتنائیش به روحانیات فزونتر مى گردد، از آن درد چشم به نقصان دید، و از آن، به مرحله کورى مى رسد این همان چیزى است که دلائل قطعى در زمینه تشدید روحیات منفى و مثبت در انسان، و رسوخ ملکات در وجود او بر اثر تکرار و اصرار بر عمل، به ثبوت رسانده است و قرآن نیز همین ترتیب را رعایت فرموده.(1).(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.