پاسخ اجمالی:
در آیات 27 تا 29 سوره نور، بحثی پیرامون آداب معاشرت و دستورهاى اجتماعى اسلام در رابطه با حفظ عفت عمومى، بیان شده است؛ و آن آداب ورود به خانه هاى مردم می باشد. در ابتدا اجازه گرفتن برای ورود و سلام بر اهل خانه را لازم می شمرد و می گوید: اگر در خانه کسى را نیافتید وارد آن نشوید تا به شما اجازه داده شود. و اگر به شما گفته شد بازگردید، این سخن را پذیرا شوید و بازگردید. و در آخر به عنوان استثناء ورود به خانه هاى غیر مسکونى را جایز می شمرد.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال در آیات 27 ـ 29 سوره «نور» بیان شده است. در این آیات بخشى از آداب معاشرت و دستورهاى اجتماعى اسلام که ارتباط نزدیکى با مسائل مربوط به حفظ عفت عمومى دارد بیان شده است و آن طرز ورود به خانه هاى مردم و چگونگى اجازه ورود گرفتن است.
نخست مى گوید: (اى کسانى که ایمان آورده اید! در خانه هائى که غیر از خانه شما است داخل نشوید، تا این که اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید)؛ و به این ترتیب تصمیم ورود خود را قبلاً به اطلاع آنها برسانید و موافقت آنها را جلب نمائید «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِه».
(این براى شما بهتر است، شاید متذکر شوید)؛ «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون».
جالب این که: در اینجا جمله «تَسْتَأْنِسُوا» به کار رفته است نه «تَسْتَأْذِنُوا» زیرا جمله دوم، فقط اجازه گرفتن را بیان مى کند، در حالى که جمله اول که از ماده «انس» گرفته شده، اجازه اى توأم با محبت، لطف، آشنائى و صداقت را مى رساند، و نشان مى دهد: حتى اجازه گرفتن باید کاملاً مؤدبانه، دوستانه و خالى از هر گونه خشونت باشد.
بنابراین، هر گاه این جمله را بشکافیم، بسیارى از آداب مربوط به این بحث در آن خلاصه شده است، مفهومش این است: فریاد نکشید، در را محکم نکوبید با عبارات خشک و زننده اجازه نگیرید، و به هنگامى که اجازه داده شد، بدون سلام وارد نشوید، سلامى که نشانه صلح و صفا و پیام آور محبت و دوستى است.
قابل توجه این که: این حکم را که جنبه انسانى و عاطفى آن روشن است با دو جمله «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُم» و «لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون» همراه مى کند، که خود دلیلى بر آن است که این گونه احکام، ریشه در اعماق عواطف، عقل و شعور انسانى دارد که اگر انسان کمى در آن بیندیشد، متذکر خواهد شد که خیر و صلاح او در آن است.
در آیه بعد، با جمله دیگرى این دستور، تکمیل مى شود: (اگر در آن خانه کسى را نیافتید وارد آن نشوید تا به شما اجازه داده شود)؛ «فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتّى یُؤْذَنَ لَکُم».
ممکن است منظور از این تعبیر، آن باشد که: گاه در آن خانه کسانى هستند ولى کسى که به شما اذن دهد، و صاحب اختیار و صاحب البیت باشد، حضور ندارد، در این صورت شما حق ورود نخواهید داشت.
و یا این که: اصلاً کسى در خانه نیست، اما ممکن است صاحب خانه در منزل همسایگان و یا نزدیک آن محل باشد، و به هنگامى که صداى در زدن و یا صداى شما را بشنود بیاید و اذن ورود دهد، در این موقع حق ورود دارید، به هر حال آنچه مطرح است این است که: بدون اذن داخل نشوید.
آن گاه اضافه مى کند: (و اگر به شما گفته شود: بازگردید، این سخن را پذیرا شوید و بازگردید، که براى شما بهتر و پاکیزه تر است)؛ «وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکى لَکُم».
اشاره به این که: هرگز جواب رد، شما را ناراحت نکند، چه بسا صاحب خانه در حالتى است که از دیدن شما در آن حالت ناراحت مى شود، و یا وضع او و خانه اش آماده پذیرش مهمان نیست!.
و از آنجا که به هنگام شنیدن جواب منفى، گاهى حس کنجکاوى بعضى تحریک مى شود، و به این فکر این مى افتند از درز در، یا از طریق گوش فرا دادن و استراق سمع، مطالبى از اسرار درون خانه را کشف کنند، در ذیل همین آیه مى فرماید: (خدا به آنچه انجام مى دهید آگاه است)؛ «وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیم».
و از آنجا که هر حکم، استثنائى دارد که رفع ضرورت ها و مشکلات از طریق آن استثناء به صورت معقول انجام مى شود، در آخرین آیه مورد بحث، مى فرماید: (گناهى بر شما نیست که وارد خانه هاى غیر مسکونى بشوید که در آنجا متاعى متعلق به شما وجود دارد)؛ «لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَة فِیها مَتاعٌ لَکُم».
و در پایان اضافه مى نماید: (و خدا آنچه را آشکار مى کنید و پنهان مى دارید مى داند)؛ «وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُون».
شاید اشاره به این است که گاه، بعضى از افراد از این استثناء سوء استفاده کرده و به بهانه این حکم، وارد خانه هاى غیر مسکونى مى شوند، تا کشف اسرارى کنند، و یا در خانه هاى مسکونى به این بهانه که نمى دانستیم مسکونى است، وارد شوند، اما خدا از همه این امور آگاه است و سوء استفاده کنندگان را به خوبى مى شناسد. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.