پاسخ اجمالی:
آن چه خداوند در آیه 68 سوره انعام خطاب به پیامبر(ص) درباره به فراموشی انداختن پیامبر(ص) توسط شیطان می فرماید، از باب (به در می گویم که دیوار بشنود!) است که خطاب ظاهرا به پیامبر(ص) است اما منظور پیروان او هستند.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آیه 68 سوره انعام است، آنجا که مى گوید: «وَ اِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِى آیَاتِنَا فَاَعْرِضْ عَنْهُم حَتّى یَخُوضُوا فِى حَدیث غَیْرِهِ وَ اِمَّا یُنْسِیَنَّکَ الْشَّیْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَومِ الظَّالِمِینَ»؛ (هرگاه کسانى را دیدى که آیات ما را استهزا مى کنند، از آنها روى بگردان تا به سخن دیگرى بپردازند. و اگر شیطان تو را به فراموشى افکند، پس از یاد آورى با این گروه ستمکار منشین).
سؤال این است که اگر شیطان بتواند در روح پاک پیامبر نفوذ کند، و حکم الهى را دائر به ترک مجالست با اهل باطل از یاد او ببرد، چگونه ممکن است در برابر خطا معصوم باشد؟ و به تعبیر دیگر یکى از دو شاخه عصمت مصونیّت از سهو و نسیان و خطا است؛ آیا آیه فوق این مطلب را مخدوش نمى کند؟
دقّت در آیه بعد از آن به خوبى این نکته را روشن مى سازد که گرچه ظاهراً روى سخن در این آیه به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، امّا در واقع منظور پیروان او هستند، که اگر گرفتار فراموش کارى شدند و در جلسات آلوده به گناه و استهزاء کفار نسبت به مقدّسات شرکت کردند، به محض این که متذکّر شوند باید از آن جا برخیزند و بیرون روند، و در حقیقت از قبیل ضرب المثل معروف عرب است که مى گوید: «اِیَّاکَ اَعْنِى وَ اسْمَعِى یَا جَارَه»؛ ( مخاطبم توئى، ولى همسایه تو بشنو)؛(1) زیرا در آیه بعد از آن چنین مى خوانیم: «وَ مَا عَلَى الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّنْ شَىء وَلکِنْ ذِکرَى لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ»؛ ( و اگر افراد با تقوا براى ارشاد و اندرز با آنها بنشینند، چیزى از حساب و گناه آنها بر ایشان نیست؛ ولى باید تنها براى یادآورى آنها باشد، شاید بشنوند و تقوا پیشه کنند).(2)
همان گونه که ملاحظه مى کنیم در این آیه سخن از افراد با تقوا است و ناظر به توده مسلمین است، نه شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) در حالى که این آیه بحث آیه گذشته را تکمیل مى کند. نظیر این گونه بحث ها در گفتگوهاى روز مرّه و در ادبیات زبان هاى مختلف فراوان دیده مى شود که روى سخن را به کسى مى کنند و هدف، شخص یا اشخاص دیگرى است. از جمله در آیه 23 سوره اسراء به هنگام توصیه درباره پدر و مادر مى خوانیم: «وَقَضى رَبُّکَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ اِحْسَاناً اِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ اَحَدُهُمَا اَو کِلَاهُما فَلاَ تَقُل لَّهُمَا اُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَّهُمَا قَولا کَریِماً»؛ (و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید؛ و به پدر و مادر نیکى کنید. هرگاه یکى از آن دو، یا هر دو، نزد تو به سنّ پیرى رسند، کم ترین اهانتى به آنها روا مدار؛ و بر آنها فریاد مزن؛ و گفتار [لطیف و سنجیده و] بزرگوارانه به آنها بگو).
روشن است که ضمیر «ربّک» خطاب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، در حالى که «اَلاّ تَعْبُدُوا» خطاب به همه مؤمنان مى باشد ـ زیرا به صورت صیغه جمع است ـ سپس در جمله «اِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ» تا آخر آیه تمام ضمیرها مفرد است، و مخاطب در آن، پیامبر (صلى الله علیه وآله) مى باشد، در حالى که مى دانیم رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) سالیان دراز قبل از نبوّت، پدر و مادر خود را از دست داده بود؛ بنابراین، اینگونه دستورات درباره احترام والدین به صورت خطاب به پیامبر (صلى الله علیه وآله) از قبیل همان ضرب المثل معروف « اِیّاکَ اَعْنِى وَ اسْمَعى یا جاره » است.
اینکه جمعى از مفسّران اهل سنّت پذیرفته اند که مانعى ندارد مخاطب آیه مورد بحث پیامبر (صلى الله علیه وآله) باشد، و چنین نسیانى براى او جایز است، صحیح به نظر نمى رسد، چرا که مورد آیه نسیان احکام الله است. مگر مى شود پیامبر (صلى الله علیه وآله) حکم الهى را فراموش کند، و اگر فراموش کند؛ چه اعتماد و اطمینانى به سخنان او در مسأله وحى که اساس دعوت او است باقى مى ماند؟(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.