پاسخ اجمالی:
آیات 46 تا 50 سوره نور، در شأن یکی از منافقان نازل شد که داوری پیامبر(ص) را زیر سؤال برد. دو ماجرا در این زمینه نقل شده: یکى، مرد منافقی که با یک مرد یهودى نزاعى داشت، مرد یهودى فرد منافق به ظاهر مسلمان را به داورى پیامبر(ص) خواند، اما منافق او را به داورى «کعب بن اشرف یهودى» دعوت کرد. دیگری، حکم بن ابی العاص که داوری پیامبر(ص) برای نزاع امام علی(ع) و عثمان(یا مغیرة بن وائل) را به نفع علی(ع) می دانست.
پاسخ تفصیلی:
در آیات (46 ـ 50) سوره «نور» می خوانیم: «لَقَدْ أَنْزَلْنا آیات مُبَیِّنات وَ اللّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراط مُسْتَقِیم * وَ یَقُولُونَ آمَنّا بِاللّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ أَطَعْنا ثُمَّ یَتَوَلّى فَرِیقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ ما أُولئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ * وَ إِذا دُعُوا إِلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ * وَ إِنْ یَکُنْ لَهُمُ الْحَقُّ یَأْتُوا إِلَیْهِ مُذْعِنِینَ * أَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ یَخافُونَ أَنْ یَحِیفَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»؛ (ما آیات روشنگرى نازل کردیم؛ و خدا هر که را بخواهد به صراط مستقیم هدایت مى کند! * آنها مى گویند: «به خدا و پیامبر ایمان داریم و اطاعت مى کنیم»! ولى بعد از این ادعا، گروهى از آنان رویگردان مى شوند؛ آنها [در حقیقت] مؤمن نیستند! * و هنگامى که از آنان دعوت شود که به سوى خدا و پیامبرش بیایند تا در میانشان داورى کند، ناگهان گروهى از آنان روى گردان مى شوند! * ولى اگر [داورى به نفع آنها بوده باشد و] حق داشته باشند با سرعت و تسلیم به سوى او مى آیند. * آیا در دل هاى آنان بیمارى است، یا شک و تردید دارند، یا مى ترسند خدا و رسولش بر آنان ستم کنند؟! نه، بلکه آنها خودشان ستمگرند).
شأن نزول:
مفسران، براى بخشى از این آیات، دو شأن نزول ذکر کرده اند: نخست این که: یکى از منافقان، با یک مرد یهودى نزاعى داشت، مرد یهودى فرد منافق به ظاهر مسلمان را به داورى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) خواند، اما منافق زیر بار نرفت، و او را به داورى «کعب بن اشرف یهودى»! دعوت کرد (و حتى طبق بعضى از روایات صریحاً گفت: ممکن است «محمّد» در مورد ما عدالت را رعایت نکند!) آیات فوق نازل شد و سخت این گونه اشخاص را مورد سرزنش و مذمت قرار داد.(1)
دیگر این که: میان امیرمؤمنان «على»(علیه السلام) و «عثمان» (یا طبق روایتى میان آن حضرت و «مغیرة بن وائل») بر سر زمینى که از على(علیه السلام) خریدارى کرده بود، و سنگ هائى از آن بیرون آمد، و خریدار مى خواست آن را به عنوان معیوب بودن فسخ کند، اختلافى در گرفت.
على(علیه السلام) فرمود: میان من و تو رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) داورى کند، اما «حکم بن ابى العاص» که از منافقان بود، به خریدار گفت:
این کار را مکن! چرا که اگر نزد پسر عموى او ـ یعنى پیامبر ـ بروى، مسلماً به نفع او داورى خواهد کرد! آیه فوق نازل شد و او را سخت نکوهش کرد.(2)، (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.