پاسخ اجمالی:
در سوره نحل بحث از نعمتهاى خداوند مانند: باران، نور آفتاب، انواع گیاهان و میوه ها و ... و حیواناتى که خدمتگزار انسانها هستند و انواع وسائل زندگى و حتى نعمت فرزند و همسر، به میان آمده؛ همچنین از دلائل توحید و عظمت خلقت خدا و معاد و تهدید مشرکان و مجرمان بحث مى کند؛ و در قسمت دیگرى از آن به احکام مختلف اسلامى، اشاره شده و همچنین دعوت به شکرگزارى از نعمتهاى او و الگو گرفتن از ابراهیم(ع) می نماید؛ و بالاخره از بدعتهاى مشرکان سخن مى گوید و انسانها را از وسوسه هاى شیطان بر حذر مى دارد.
پاسخ تفصیلی:
گرچه بعضى از مفسران، تمام آیات این سوره را «مکّى» مى دانند، ولى بیشتر مفسران عقیده دارند: قسمتى از آیات آن در «مکّه» و قسمتى در «مدینه» نازل شده است و با توجه به آنچه از محتواى سوره هاى «مکّى و مدنى» مى دانیم، این سخن صحیحتر به نظر مى رسد به خصوص که در بعضى از آیات آن مانند آیه 41 «وَ الَّذِیْنَ هاجَرُوا فِى اللّهِ...» و آیه 110 «ثُمَّ اِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِیْنَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا فَصَبَرُوا..». صریحاً بحث از «هجرت» و یا «هجرت» و «جهاد» هر دو به میان آمده و مى دانیم این دو موضوع، تناسب با حوادث بعد از هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) دارد.
و اگر هجرت را که در آیه 41 به آن اشاره شده مربوط به هجرت نخستین یعنى هجرت گروهى از مسلمانان به سرپرستى «جعفر بن ابیطالب» از «مکّه» به «حبشه» بدانیم، هجرت و جهاد که در آیه 110 با هم ذکر شده است بسیار بعید است که اشاره به این هجرت بوده باشد و جز بر هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به «مدینه» قابل تطبیق نیست.
به علاوه، معروف در تفسیر آیه 126: «وَ اِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ..». این است که: در جریان «جنگ احد» نازل گردیده است و «جنگ احد» بعد از هجرت است.
روى این جهات، بعضى از مفسران گفته اند: چهل آیه نخستین این سوره در «مکّه» نازل شده است و بقیه آن در «مدینه»، در حالى که بعضى دیگر همه آیات آن را «مکّى» مى دانند، جز سه آیه آن را که مى گویند در رابطه با «غزوه احد» نازل گردیده است.
قدر مسلّم این است که: این سوره را باید ترکیبى از آیات «مکّى و مدنى» دانست، هر چند دقیقاً نمى توان ـ جز در موارد معینى ـ مکّى و مدنى بودن یک یک آیات آن را مشخص ساخت.
و به هر حال، در آیات این سوره هم بحثهاى خاص سوره هاى مکّى دیده مى شود (مانند بحث قاطع از توحید و معاد و مبارزه شدید با شرک و بت پرستى) و هم بحثهاى مخصوص سوره هاى (مدنى مانند بحث از احکام اجتماعى و مسائل مربوط به جهاد و هجرت).
و به طور کلى مى توان گفت: محتواى این سوره را امور زیر تشکیل مى دهد که به شکل جالب و متناسبى با هم آمیخته شده است:
1 ـ بیش از همه بحث از نعمتهاى خداوند در این سوره به میان آمده و آن چنان ریزه کاریهاى آن تشریح گردیده که حسّ شکرگزارى هر انسان آزاده اى را بیدار مى کند و از این راه، او را به آفریننده این همه نعمت و موهبت نزدیک مى سازد.
این نعمتها شامل نعمتهاى مربوط به: باران، نور آفتاب، انواع گیاهان و میوه ها و مواد غذائى دیگر و حیواناتى که خدمتگزار انسانها هستند و منافع و برکاتى که از این حیوانات عائد انسان مى شود و انواع وسائل زندگى و حتى نعمت فرزند و همسر و خلاصه شامل «انواع طیبات» مى گردد.
و درست به همین علت است که بعضى آن را سوره «نعم» (جمع نعمت) نامیده اند.
ولى مشهور و معروف در نامگذارى این سوره همان سوره «نحل» است؛ چرا که ضمن بر شمردن نعمتهاى گوناگون الهى، اشاره اى کوتاه و پر معنى و عجیب به «زنبور عسل» کرده، مخصوصاً روى ماده غذائى مهمى که از آن عائد انسانها مى شود و نشانه هاى توحیدى که در زندگى این حشره وجود دارد، تکیه نموده است.
2 ـ بخش دیگرى از آن از دلائل توحید و عظمت خلقت خدا و معاد و تهدید مشرکان و مجرمان بحث مى کند.
3 ـ قسمت دیگرى از آن از احکام مختلف اسلامى همانند دستور به عدل و احسان و هجرت و جهاد و نهى از فحشاء و منکر و ظلم و ستم و پیمان شکنى و همچنین دعوت به شکرگزارى از نعمتهاى او سخن مى گوید و در همین رابطه از «ابراهیم»(علیه السلام) قهرمان توحید به عنوان یک بنده شکرگزار در چند آیه نام مى برد.
4 ـ بخش دیگرى از بدعتهاى مشرکان سخن مى گوید و در همین رابطه، مَثَلهاى حسّى جالبى ذکر مى کند.
5 ـ و بالاخره در قسمت دیگرى انسانها را از وسوسه هاى شیطان بر حذر مى دارد. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.