پاسخ اجمالی:
منظور ازعادیات در این آیه، اسبان مجاهدان است که با سرعت به سوى میدان جهاد پیش مى روند، یا شتران حاجیان است که در فریضه حج در میان مواقف و اماکن مقدس به سرعت حرکت مى کنند.
پاسخ تفصیلی:
در آیه فوق مى خوانیم (به اسبان دونده اى که نفس زنان [به سوى میدان جهاد] پیش رفتند سوگند)؛ «وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً».
یا به شتران حاجیان که از سرزمین «عرفات» به «مشعر الحرام» و از «مشعر» نفس زنان به سوى «منى» حرکت مى کنند، سوگند.
«عادیات» جمع «عادیة» از ماده «عَدْو» (بر وزن صبر) در اصل، به معنى گذشتن و جدا شدن است، خواه قلباً بوده باشد، که آن را «عداوت» گویند و یا در حرکت خارجى، که آن را «عدو» (دویدن) مى خوانند و گاه در معاملات، که آن را «عدوان» مى نامند و در اینجا منظور همان دویدن با سرعت است.
«ضبح» (بر وزن مدح) به معنى صداى نفس هاى تند و سریع اسب است، که هنگام دویدن از او به گوش مى رسد.
در تفسیر این آیه، دو نظر وجود دارد:
نخست این که: منظور سوگند به اسب هائى است که با سرعت به سوى میدان جهاد پیش مى روند و از آنجا که جهاد امر مقدسى است، این حیوانات نیز در این مسیر مقدس، آن چنان ارزش پیدا مى کنند که شایسته است سوگند به آنها یاد شود.
تفسیر دیگر: سوگند به شترانى است که در فریضه بزرگ «حج»، در میان مواقف و اماکن مقدس به سرعت حرکت مى کنند و به همین دلیل داراى قداستى هستند، شایسته سوگند.
در حدیثى از «ابن عباس» نقل شده که مى گوید «در حجر اسماعیل در کنار خانه کعبه بودم، مردى آمد درباره آیه «وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً» (1) از من سؤال کرد، من گفتم: منظور اسبانى است که در راه جهاد حمله مى کنند و شبانگاه به محل استراحت بازمى گردند و سربازانى که آتش روشن مى کنند و براى خود غذا درست مى کنند».
آن مرد از من دور شد و به سراغ على بن ابیطالب(علیه السلام) رفت، ـ که در کنار «زمزم» بود ـ و از همین آیه از آن حضرت سؤال کرد.
فرمود: آیا از کسى قبل از من این آیه را پرسیده اى؟
عرض کرد: آرى، از «ابن عباس» پرسیده ام، او گفته: منظور اسبانى است که در راه جهاد حمله مى کنند.
فرمود: برو و او را صدا کن نزد من بیاید.
هنگامى که خدمت حضرت رسیدم، فرمود: چرا مردم را به چیزى که نمى دانى فتوا مى دهى؟ اولین غزوه در اسلام «بدر» بود و با ما جز دو اسب نبود: اسبى از «زبیر» و اسبى از «مقداد»، چگونه «عادیات» به معنى «اسبان» است؟! نه، مقصود شترانى است که از «عرفات» به «مشعر» و از «مشعر» به «منى» مى روند.
«ابن عباس» مى گوید: این را که شنیدم، از نظر خود بازگشتم و نظر امیرمؤمنان على(علیه السلام) را پذیرفتم. (2)
این احتمال نیز وجود دارد: «عادیات» چون داراى معنى وسیعى است، هم اسبان مجاهدان را شامل مى شود و هم شتران حاجیان را و منظور از روایت فوق این است که، نباید معنى آن را محدود به اسبان کرد؛چرا که این معنى همه جا صادق نیست، مصداق واضح ترش شتران حجاج است.
این تفسیر از جهاتى مناسب تر به نظر مى رسد. (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.