پاسخ اجمالی:
ظهار از کارهاى زشت عصر جاهلیت و از گناهان کبیره است، که هرگاه مردی از همسرش ناراحت مى شد، راى این که او را در مضیقه و فشار قرار دهد، مى گفت: «تو نسبت به من همچون مادرم هستى»، و به دنبال آن معتقد بودند آن زن براى همیشه بر همسرش حرام مى شود و حتى نمى توانست همسر دیگرى انتخاب کند. اما اسلام ظهار را محکوم مى کند؛ بنابراین زنی که همسرش او را ظهار کند مى تواند با مراجعه به حاکم شرع مرد را موظف سازد که یا او را طلاق دهد و یا به زندگى زناشوئى بازگردد، اما پیش از بازگشت باید کفاره بدهد.
پاسخ تفصیلی:
«ظهار» که در دو آیه از قرآن مجید (آیه 3 سوره «مجادله»(1) و آیه 4 سوره «احزاب»(2)) به آن اشاره شده، از کارهاى زشت عصر جاهلیت بود، که مرد هنگامى که از همسرش ناراحت مى شد، براى این که او را در مضیقه و فشار قرار دهد، مى گفت: «أَنْتِ عَلَىَّ کَظَهْرِ أُمِّى»؛ (تو نسبت به من همچون مادرم هستى)(3) و به دنبال آن معتقد بودند: آن زن براى همیشه بر همسرش حرام مى شود و حتى نمى تواند همسر دیگرى انتخاب کند! و همچنان بلاتکلیف مى ماند. اسلام این موضوع را محکوم مى کند و دستور کفاره را درباره آن صادر نموده است.
بنابراین هرگاه کسى نسبت به همسرش «ظهار» کند، همسرش مى تواند با مراجعه به حاکم شرع او را موظف سازد که یا رسماً از طریق طلاق از او جدا شود و یا به زندگى زناشوئى بازگردد، اما پیش از بازگشت باید کفاره اى را که در آیات فوق بیان شده بدهد، یعنى در صورت توانائى یک برده را آزاد کند و اگر نتوانست دو ماه پى در پى روزه بگیرد، و اگر آن هم مقدور نبود، شصت مسکین را اطعام کند، یعنى این کفاره جنبه تخییرى ندارد بلکه جنبه ترتیبى دارد.
2 ـ «ظهار» از گناهان کبیره است و لحن آیات فوق، شاهد گویاى این مطلب مى باشد و این که بعضى آن را از صغائر شمرده و مورد عفو مى دانند نظر درستى نیست.
3 ـ هرگاه کسى قادر به اداى کفاره در هیچ مرحله نباشد، آیا مى تواند تنها به «توبه و استغفار» قناعت کند و به زندگى زناشوئى بازگردد؟ در میان فقهاء اختلاف نظر است، جمعى به اتکاء حدیثى که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده(4) معتقدند: در کفارات دیگر، «توبه و استغفار» به هنگام عدم قدرت کافى است، ولى در «کفاره ظهار» کفایت نمى کند و باید از طریق طلاق میان آن دو جدائى افکند.
در حالى که جمعى دیگر معتقدند: در اینجا نیز «استغفار و توبه»، جانشین کفاره مى شود، و دلیل آنها روایت دیگرى است که از امام صادق(علیه السلام) در این زمینه نقل شده است.(5)
بعضى نیز معتقدند: در صورت امکان هیجده روز روزه بگیرد کافى است.(6)
جمع میان روایات نیز بعید نیست، به این ترتیب که در صورت عدم توانائى به هر شکل و صورت، مى تواند استغفار کرده به زندگى زناشوئى بازگردد، (زیرا این گونه جمع، با توجه به معتبر بودن سند هر دو حدیث، حدیثى که اجازه رجوع مى دهد و حدیثى که امر به جدائى مى کند، جمعى است شناخته شده و در فقه نظائر فراوانى دارد) هر چند مستحب است در چنین صورتى از همسرش جدا گردد.
4 ـ بسیارى از فقهاء معتقدند: اگر چند بار «ظهار» کند (یعنى جمله مزبور را با قصد جدى تکرار نماید) باید چند کفاره بدهد هر چند در مجلس واحدى صورت گیرد، مگر این که منظور او از تکرار، تأکید باشد نه ظهار جدید.
5 ـ هرگاه قبل از دادن کفاره، با همسرش آمیزش جنسى کند، باید دو کفاره بدهد، کفاره اى براى ظهار، کفاره اى براى آمیزش جنسى قبل از دادن کفاره ظهار، و این حکم در میان فقهاء مورد اتفاق است، البته آیات فوق از این مسأله ساکت است ولى در روایات اهلبیت(علیهم السلام) به آن اشاره شده است.(7)
6 ـ برخورد قاطع اسلام با مسأله ظهار، بیانگر این واقعیت است که اسلام هرگز اجازه نمى دهد، حقوق زن به وسیله مردان خودکامه، با استفاده از رسوم و عادات ظالمانه مورد تجاوز قرار گیرد، بلکه هر سنت غلط و خرافى را در این زمینه هر قدر در میان مردم محکم باشد، در هم مى شکند.
7 ـ آزادى یک برده که نخستین کفاره ظهار است، علاوه بر این که تناسب جالبى با مسأله مبارزه با بردگى زن در چنگال مردان خودکامه دارد، نشان مى دهد: اسلام مى خواهد از تمام طرق ممکن، به بردگى بردگان پایان دهد، لذا نه تنها در کفاره «ظهار» که در کفاره «قتل خطا»، همچنین در کفاره «روزه ماه رمضان» (کسى که عمداً روزه خورده باشد) و همچنین کفاره «مخالفت با سوگند» یا «شکستن نذر» این امر وارد شده است که این خود وسیله مؤثرى است براى تحقق بخشیدن به برنامه آزادى نهائى بردگان.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.