پاسخ اجمالی:
روايات اهل بيت، علي(ع) را مصداق«امام مبين» بيان مي دارد. البته این گونه روایات منافاتى با تفسیر «امام مبین» به لوح محفوظ ندارد، زیرا قلب پاک پیامبر(ص) در درجه اول، و قلب وسیع جانشین او در درجه بعد، آئینه هائى است که لوح محفوظ را منعکس مى کند، و قسمت عظیمى از آنچه در لوح محفوظ است از سوى خدا به آن الهام مى گردد، لذا نمونه اى از«لوح محفوظ» و فرعى از آن اصل، و شاخه اى است که به آن ریشه باز مى گردد و اساسا وجود انسان کامل عالم صغيرى است که عالم کبير را در خود خلاصه کرده است.
پاسخ تفصیلی:
در روایاتى که از طرق اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده، «امام مبین» در آن به امیرمؤمنان(علیه السلام) تفسیر شده است.
از جمله در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) از پدرش از جدش(علیهم السلام) نقل شده است که فرمود: (هنگامى که این آیه: «وَ کُلَّ شَیْء أَحْصَیْناهُ فِی إِمام مُبِین»، (1) نازل شد «ابوبکر» و «عمر» برخاستند و عرض کردند: اى پیامبر! آیا منظور از آن «تورات» است؟ فرمود: نه.
عرض کردند: «انجیل» است؟ فرمود: نه.
عرض کردند: منظور «قرآن» است؟ فرمود: نه.
در این حال امیر مؤمنان على(علیه السلام) به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد، هنگامى که چشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر او افتاد، فرمود: «هُوَ هذا! إِنَّهُ الإِمامُ الَّذِى أَحْصَى اللّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى فَیْهِ عِلْمَ کُلِّ شَىء»؛ (امام مبین این مرد است! او است امامى که خداوند متعال علم همه چیز را در او احصا فرموده!). (2)
در تفسیر «على بن ابراهیم» از «ابن عباس» از خود امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز نقل شده است که، فرمود: «أَنَا وَ اللّهِ الإِمامُ الْمُبِیْنُ، أُبَیِّنُ الْحَقَّ مِنَ الْباطِلِ وَرِثْتُهُ منْ رَسُولِ اللّه»؛ (به خدا سوگند! منم امام مبین، که حق را از باطل آشکار مى سازم، این علم را از رسول خدا به ارث برده و آموخته ام). (3)
گر چه بعضى از مفسران، همچون «آلوسى» از نقل این گونه روایات از طریق شیعه وحشت کرده، و آن را به نادانى و بى خبرى از تفسیر آیه، نسبت داده اند، ولى با کمى دقت روشن مى شود: این گونه روایات منافاتى با تفسیر «امام مبین» به لوح محفوظ ندارد، زیرا قلب پاک پیامبر(صلى الله علیه وآله) در درجه اول، و قلب وسیع جانشین او در درجه بعد، آئینه هائى است که لوح محفوظ را منعکس مى کند، و قسمت عظیمى از آنچه در لوح محفوظ است از سوى خدا به آن الهام مى گردد، به این ترتیب، نمونه اى از «لوح محفوظ» مى باشد، و بنابراین اطلاق «امام مبین» بر آن، مطلب عجیبى نیست، چرا که فرعى است که از آن اصل گرفته شده، و شاخه اى است که به آن ریشه باز مى گردد.
از این گذشته، وجود انسان کامل ـ چنان که مى دانیم ـ عالم صغیرى است که عالم کبیر را در خود خلاصه کرده است، و طبق شعر معروف منسوب به على(علیه السلام)، «أَ تَزْعَمُ أَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ؟ وَ فِیْکَ إِنْطَوَى الْعالَمُ الأَکْبَرُ»؛ (آیا گمان مى کنى که تو موجود کوچکى هستى، در حالى که عالم بزرگ در تو خلاصه شده است؟) (4)
و نیز مى دانیم: عالم هستى از یک نظر، صفحه علم خدا و لوح محفوظ است.
عجب این که: «آلوسى» با این که: روایات فوق را شدیداً انکار مى کند، تفسیر اخیر را چندان بعید نشمرده است، و به هر حال در این که: منظور از «امام مبین» «لوح محفوظ» است شکى نیست، روایات فوق نیز قابل تطبیق بر آن مى باشد. (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.