پاسخ اجمالی:
خداشناسی و ادیان الهی یک امر فطری است و علت آن، هماهنگی میان تکوین و تشریع است. این دو، دو بازوی نیرومندی هستند که به طور هماهنگ عمل می کنند. ممکن نیست در شرع دعوتى باشد که ریشه آن در اعماق فطرت آدمى نباشد. شرع برای رهبری فطرت، حدودی را تعیین می کند تا منحرف نشود و از طریق مشروع هدایت شود. در این صورت بین تشریع و تکوین تضادی نخواهد بود.
پاسخ تفصیلی:
نه تنها خداشناسى، بلکه دین و آئین به طور کلى، و در تمام ابعاد، یک امر فطرى است، و باید هم چنین باشد زیرا مطالعات توحیدى به ما مى گوید: میان دستگاه «تکوین» و «تشریع» هماهنگى لازم است، آنچه در شرع وارد شده حتّى ریشه اى در فطرت دارد و آنچه در تکوین و نهاد آدمى است، مکمل براى قوانین شرع خواهد بود.
به عبارت دیگر تکوین و تشریع دو بازوى نیرومندند، که به صورت هماهنگ در تمام زمینه ها، عمل مى کنند، ممکن نیست در شرع دعوتى باشد که ریشه آن در اعماق فطرت آدمى نباشد، و ممکن نیست چیزى در اعماق وجود انسان باشد، و شرع با آن مخالفت کند.
بدون شک، شرع براى رهبرى فطرت، حدود و قیود و شرائطى تعیین مى کند، تا در مسیرهاى انحرافى نیفتد، ولى هرگز با اصل خواسته فطرى، مبارزه نمى کند، بلکه از طریق مشروع آن را هدایت خواهد کرد، و گرنه در میان تشریع و تکوین تضادى پیدا خواهد شد، که با اساس توحید سازگار نیست.
دین به صورت خالص و پاک از هر گونه آلودگى، در درون جان آدمى وجود دارد، و انحرافات یک امر عارضى است، بنابراین وظیفه پیامبران این است که این امور عارضى را زائل کنند و به فطرت اصلى انسان امکان شکوفایى دهند. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.