پاسخ اجمالی:
آثارایمان به معاد عبارتند از: 1- روح تقوا و تعهد و احساس مسئولیت را زنده مى کند، و انسان را به وظیفه شناسى دعوت مى نماید. 2- به انسان آرامش مى بخشد و از فشارهائى که در طریق انجام مسئولیت ها بر او وارد مى شود نه تنها رنج نمى برند که از آن استقبال مى کنند. 3- انسان در برابر بى عدالتى ها تسلیم نمى شوند. 4- به انسان شهامت و شجاعت مى بخشد؛ زیرا، اوج افتخار در زندگى این جهان، را «شهادت» در راه یک هدف مقدس الهى می داند. 5- ایمان به قیامت انسان را در برابر گناه کنترل مى کند.
پاسخ تفصیلی:
از مهم ترین مسائلى که در جزء سى ام قرآن مجید ـ که اکثریت قریب به اتفاق سوره هاى آن «مکّى» است ـ روى آن تکیه شده، مسأله «معاد» و شرح احوال انسان در روز رستاخیز است. این به خاطر آن است که: براى اصلاح انسان، نخستین گام این است که بداند حساب و کتابى در کار است. دادگاهى وجود دارد که چیزى بر دادرسان آن مخفى نمى ماند. محکمه اى که نه ظلم و جور در آن راه دارد و نه خطا و اشتباه.
نه توصیه و رشوه در آن کارساز است، و نه امکان دروغ و انکار، و بالأخره هیچ راهى براى فرار از چنگال مجازات در آنجا نیست، تنها راه، ترک گناه در اینجاست.
ایمان به وجود چنین محکمه و دادگاهى انسان را تکان مى دهد، و ارواح خفته را بیدار مى کند، روح تقوا و تعهد و احساس مسئولیت را زنده مى کند، و او را به وظیفه شناسى دعوت مى نماید.
اصولا، در هر محیطى فساد رخنه کند، عامل آن یکى از دو چیز است: ضعف نیروى مراقبت، یا ضعف تشکیلات قضائى، اگر مراقبین تیزبین، اعمال انسان ها را زیر نظر بگیرند، و دادگاه ها دقیقاً به جرائم متخلفان برسند، و هیچ «جرمى» بدون «جریمه» نماند، در چنین محیطى مسلماً فساد و گناه و تجاوز و تعدى و طغیان به حداقل خواهد رسید.
جائى که زندگى مادى در پرتو مراقبین، و دادگاههاى آن چنین باشد، تکلیف زندگى معنوى و الهى انسان روشن است.
ایمان به وجود مبدئى که همه جا با او است و «لایَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّة»؛ (به اندازه سنگینى ذره اى چیزى از علم او مخفى نمى گردد).
و ایمان به وجود معادى که به مصداق: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهْ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرّاً یَرَهُ» ذره اى کار خوب و بد به دست فراموشى سپرده نمى شود، و در آن جا در برابر او قرار مى گیرد. چنین ایمانى، چنان تقوائى در انسان ایجاد مى کند که در تمام زندگى مى تواند راهنماى او در مسیر خیر باشد.
پرهیزگاران یقین دارند که انسان، مهمل، عبث و بى هدف آفریده نشده، آفرینش براى او خط سیرى تعیین کرده است که با مرگ هرگز پایان نمى گیرد، چرا که اگر در همین جا همه چیز ختم مى شد مسلماً این همه غوغا براى این چند روز زندگى، عبث و بیهوده بود.
آنها اعتراف دارند: عدالت مطلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نیست که اعمال ما در این جهان، بى حساب و پاداش باشد.
این اعتقاد به آنها آرامش مى بخشد، از فشارهائى که در طریق انجام مسئولیت ها بر آنها وارد مى شود نه تنها رنج نمى برند که از آن استقبال مى کنند، همچون کوه در برابر حوادث مى ایستند، در برابر بى عدالتى ها تسلیم نمى شوند، و مطمئن هستند کوچک ترین عمل نیک و بد، پاداش و کیفر دارد، بعد از مرگ به جهانى وسیع تر که خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى یابند و از رحمت وسیع و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. ایمان به آخرت یعنى شکافتن دیوار عالم ماده، و ورود در محیطى بالاتر و والاتر که این جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بیشتر در برابر آن، محسوب مى شود، حیات و زندگى این جهان هدف نهائى نیست بلکه جنبه مقدماتى دارد، و دوران سازندگى براى جهان دیگر است.
زندگى در این جهان همچون زندگى دوران جنینى است که هرگز هدف آفرینش انسان آن نبوده، بلکه یک دوران تکاملى است براى زندگى دیگرى، ولى تا این جنین سالم و دور از هر گونه عیب متولد نشود در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود.
ایمان به رستاخیز اثر عمیقى در تربیت انسان ها دارد، به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد؛ زیرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى این جهان، «شهادت» در راه یک هدف مقدس الهى است که محبوب ترین أشیاء براى فرد با ایمان و آغازى است براى یک زندگى ابدى و جاودانى.
ایمان به قیامت انسان را در برابر گناه کنترل مى کند، و به تعبیر دیگر گناهان ما با ایمان به خدا و آخرت نسبت معکوس دارند، به هر نسبت که ایمان قوى تر باشد گناه کمتر است.
و در نقطه مقابل فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغیان ها، ستم ها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شدید. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.