پاسخ اجمالی:
کسى که از پدر یا مادر مسلمان تولد یافته و در یک محیط اسلامى پرورش یافته، بسیار بعید به نظر مى رسد که محتواى اسلام را تشخیص نداده باشد، بنابراین، عدول و بازگشت او به توطئه و خیانت شبیه تر است تا به اشتباه و عدم درک حقیقت، لذا استحقاق چنان مجازاتى را دارد؛ چرا که باعث تزلزل جامعه اسلامی می شود. این حکم مربوط به کسى نیست که شبهه دارد یا اعتقادى در درون دارد و در مقام اظهار آن بر نیامده، بلکه تنها کسى را شامل مى شود که به اظهار یا تبلیغ می پردازد، و در حقیقت قیام بر ضد جامعه کرده.
پاسخ تفصیلی:
اسلام، در مورد کسانى که هنوز اسلام را نپذیرفته اند، سختگیرى نمى کند (منظور اهل کتاب است) و آنها را با دعوت مستمر و تبلیغات پى گیر منطقى به اسلام فرا مى خواند، هر گاه نپذیرفتند و حاضر شدند، طبق شرائط ذمه همزیستى مسالمت آمیز با مسلمانان داشته باشند نه تنها به آنها امان مى دهد، بلکه، حفظ مال و جان و منافع مشروعشان را بر عهده مى گیرد.
ولى در مورد کسانى که اسلام را پذیرا شوند سپس عدول کنند فوق العاده سختگیر است چرا که این عمل، موجب تزلزل جامعه اسلامى مى گردد و یک نوع قیام بر ضدّ رژیم و حکومت اسلامى محسوب مى شود و غالباً دلیل بر سوء نیت است، و سبب مى شود که اسرار جامعه اسلامى به دست دشمنان افتد.
لذا چنین کسى اگر پدر یا مادرش هنگام انعقاد نطفه او مسلمان بوده و به تعبیر ساده تر اگر مسلمان زاده باشد و از اسلام بر گردد و در دادگاه اسلامى به ثبوت رسد خونش را مباح مى شمرد، اموال او باید در میان وارثانش تقسیم گردد، و همسرش از او جدا شود، و توبه او در ظاهر پذیرفته نیست.
یعنى این احکام سه گانه، درباره چنین کسى به هر حال اجرا مى شود، ولى اگر واقعاً پشیمان گردد توبه او در پیشگاه خدا پذیرفته خواهد شد، (البته اگر مجرم زن باشد توبه اش مطلقاً پذیرفته خواهد شد).
اما اگر شخص از اسلام برگشته، مسلمان زاده نباشد به او تکلیف توبه مى کنند.
اگر توبه کرد مورد قبول واقع خواهد شد، و همه مجازاتها از میان خواهد رفت.
گرچه حکم سیاسى «مرتد فطرى» براى آنها که از محتواى آن آگاه نیستند ممکن است یک نوع خشونت، تحمیل عقیده و سلب آزادى اندیشه تلقى گردد.
ولى، اگر به این واقعیت توجه کنیم که این احکام مربوط به کسى نیست که اعتقادى در درون دارد، و در مقام اظهار آن بر نیامده، بلکه تنها کسى را شامل مى شود که به اظهار یا تبلیغ پردازد، و در حقیقت قیام بر ضد رژیم موجود جامعه کند، روشن مى شود که این خشونت، بى دلیل نیست، و با مسأله آزادى اندیشه نیز منافات ندارد، و همان گونه که گفته ایم: شبیه این قانون، در بسیارى از کشورهاى شرق و غرب با تفاوت هائى وجود دارد.
توجه به این نکته نیز لازم است که: پذیرش اسلام باید طبق منطق باشد. بدون تردید، کسى که از پدر یا مادر مسلمان تولد یافته و در یک محیط اسلامى پرورش یافته، بسیار بعید به نظر مى رسد که محتواى اسلام را تشخیص نداده باشد، بنابراین، عدول و بازگشت او به توطئه و خیانت شبیه تر است تا به اشتباه و عدم درک حقیقت، لذا چنین کسى استحقاق چنان مجازاتى را دارد.
ضمناً احکام هرگز تابع یک فرد و دو فرد نیست بلکه مجموع را به طور کلى باید در نظر گرفت.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.