پاسخ اجمالی:
صریح آیه این است که ظرف را حضرت یوسف در میان بار برادر نهاده، ولى نسبت دزدى را شخص دیگرى به کاروان داده و نکته قابل توجّه همین جاست. یوسف قبلا در یک مجلس محرمانه خود را معرفى کرده و احتمالا او را از این پیشامد مطّلع کرده بود و برادرش رضایت به این طرح داشت. از طرفى یوسف برادر خود را متّهم نکرد بلکه مأمورین او را متّهم و بازداشت کردند. و در آیه هیچ گونه شاهدى نیست که این جریان در برابر یوسف روى داده است.
پاسخ تفصیلی:
آیه اى که متضمّن این قسمت از داستان است به قرار زیر است:
«فَلَمّا جَهَّزَهُم بجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقایَةَ فى رَحْلِ اِخیهِ ثُمَّ اَذَّنَ مُؤَذِّن اَیَّتُها الْعیرُ اِنَّکُمْ لَسارِقُون»؛ (و هنگامى که (مأمور یوسف) بارهاى آنها را بست، ظرف آبخورى پادشاه را در بار برادرش گذاشت؛ سپس کسى صدا زد: اى اهل قافله! شما دزد هستید!).(1)
صریح آیه این است که ظرف را حضرت یوسف در میان بار برادر نهاده، ولى نسبت دزدى را شخص دیگرى به کاروان داده و نکته قابل توجّه همین جاست.
امّا چرا یوسف دست به چنین کارى زد؟ علّت آن چنان که از آیه 76 به دست مى آید این است که جز این، راه و چاره اى براى نگاه داشتن برادر نداشت، نه قوانین کشورى مصر در آن سالهاى قحطى اجازه مى داد که شخصى را بى جهت در مصر بازداشت کند و نه برادران او حاضر مى شدند که برادر یوسف در مصر بماند; و بطور مسلّم چنان که بسیارى از مفسّران گفته اند، او این مطلب را با برادر خود در میان گذارده بود و چنان که آیه 69 مى گوید او قبلا در یک مجلس محرمانه و خصوصى خود را معرفى کرده و احتمالا او را از این پیشامد مطّلع کرده بود. بنابراین، از نقطه نظر یوسف این مطلب بى اشکال بود، زیرا برادرش رضایت به این طرح داده است.
از طرفى یوسف برادر خود را متّهم نکرد و دروغ نگفت و تهمت نزد; بلکه مأمورین به خیال این که چنین سرقتى روى داده بارها را بازرسى کرده و برادر یوسف را متّهم ساختند و او را بازداشت کردند. برادر یوسف هم چون جریان را مى دانست و از تبانى قبلى اطّلاع داشت سکوت کرد، بعلاوه، در آیه هیچ گونه شاهدى نیست که این جریان در برابر یوسف روى داده است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.