پاسخ اجمالی:
خداوند یک هستى مطلق و نامحدود و بى پایان در تمام جهات است و غیر او همه چیز در این جهان محدود است. بدیهى است یک موجود محدود، هرگز نمى تواند یک وجود نامحدود را آن چنان که هست دریابد، این است که مى گوییم درک ذات مقدّس خداوند آن چنان که هست، براى بشر غیر ممکن است. نه تنها کنه ذات خداوند، بلکه حقیقت بسیارى از موجودات این جهان که دور و بر ما را گرفته است نیز، براى ما مجهول مى باشد.
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ این سؤال و مشابه آن، توجّه خوانندگان گرامى را به نکات زیر جلب مى کنیم:
در بحث هاى خداشناسى و صفات خدا در محلّ خود ثابت شده است که خداوند وجودى است «بى نهایت در بى نهایت» یعنى بى پایان و نامحدود از هر نظر: نامحدود از نظر وجود، نامحدود از نظر علم و قدرت، نامحدود از نظر زمان و مکان، جایى نیست که خدا نباشد، زمانى نیست که خداوند در آن زمان وجود نداشته باشد، چیزى نیست که خداوند نداند، کارى نیست که خداوند نتواند آن را انجام دهد (البتّه غیر ممکن بودنِ ذاتى کارى، بحث دیگرى است).
بنابر این خداوند یک هستى مطلق و نامحدود و بى پایان در تمام جهات است و این یک «اصل اساسى» در تمام بحث هاى مربوط به صفات خدا به شمار مى رود و دانشمندان، غالب صفات خداوند را به اتّکاى همین اصل، ثابت مى کنند.
از وجود خداوند که بگذریم، همه چیز در این جهان محدود است، محدود از نظر زمان و مکان، یا محدود از جهات دیگر.
بدیهى است یک موجود محدود، هرگز نمى تواند یک وجود نامحدود را آن چنان که هست دریابد، این است که مى گوییم درک ذات مقدّس خداوند آن چنان که هست، براى بشر غیر ممکن است؛ اطّلاع ما از آن وجود بى پایان یک اطّلاع اجمالى است، مى دانیم که هست، مى دانیم که علم و قدرت دارد، مى دانیم تمام صفات کمال را دارد، امّا از خصوصیّات هستى و علم و قدرت او (و به عبارت صحیح تر از کنه ذات و صفات او) بى خبریم.
نه تنها کنه ذات خداوند براى ما مجهول است، بلکه حقیقت بسیارى از موجودات این جهان که دور و بر ما را گرفته است براى ما مجهول مى باشد، هرگز بشر به حقیقت «حیات و زندگى» پى نبرده است؛ کنه قسمت زیادى از موجودات براى ما روشن نیست، ما فقط آنها را با آثار ویژه خود مى شناسیم و از ذات و هویّت واقعى آنها بى خبریم، انتظار اطّلاع بر واقعیّت تمام اشیاى جهان، از بشر محدود که با ابزار بسیار محدودى مجهّز است، انتظار بى جایى است.
اصولا فکر ما همچون پیمانه اى است و ذات نامحدود پروردگار همچون اقیانوس بیکران، آیا اقیانوس را مى توان در پیمانه جاى داد؟
از نظر تصوّر، هیچ محاطى نمى تواند وجودى را که از هر نظر محیط بر اوست دریابد. آیا جنین (اگر عقل مى داشت) مى توانست تصویر صحیحى از مادر خود و قیافه و سایر مشخّصات او به دست آورد؟
البتّه نه؛ زیرا با این که هر دو محدودند، او محاط و مادر محیط بر اوست؛ با این حال چگونه مى توان انتظار داشت انسان به ذات بى انتهاى پروردگار احاطه پیدا کند و حقیقت و کنه ذات او را در یابد؟!(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.